علوم حديث 15 - صفحه 144

مأخذشناسى نقد محتوايى حديث

غلامحسين عصّارزاده

(اهتمام به حديث, به عنوان دومين سند معتبر در ميان مسلمين, از صدر اسلام تا كنون مطرح بوده است. چه بسيارْ عالمان و انديشمندان اسلامى كه درباره اين مائده الهى و در پيرامون آن, تلاش و كوشش نموده اند; چه آنان كه پس از استماع آن از منابع محكم و متقن, رسالتِ ابلاغ را به عهده گرفته اند, و چه آنان كه در راه حفظ و نشر آن كوشيده اند. كتاب هاى حديثى كه بحمداللّه اندك هم نيستند, حاصل اين تلاش ها و زحمات طاقت فرسا شمرده مى شوند.
در اين ميان, برخى متفكّران اسلامى, در راه حفظ حديث, به تأليف و تدوين علوم مختلف مربوط به آن پرداخته اند; ليكن از جمله مواردى كه در كتب حديثى كمتر بحثى درباره آن شده است, مبحث «روش شناسى نقد داخلى حديث» يا «منهجية نقد المتن» است.
پرداختن به متن حديث, گذشته از بررسى سندى و تطبيق و بررسى آن از حيث محتوا و   وضع قوانين در باب راه هاى علمى و كاربردى نقد متن, از اهمّيت بسيارى برخوردار است.
به تعبير ديگر, حديث, پس از بررسى سند هم مى تواند قابل ارزيابى باشد; بدان معنا كه پس از درستى سند, نيازمند ارزيابى از جهتِ محتوا و متن است. اين نكته با توجّه به ظنّى بودن اكثر احاديث, بيشتر روشن مى شود.
اهتمام به مباحث «نقد المتن» و جايگاه آن, تا امروز, آن چنان كه بايد, مورد توجّه نبوده است و عنايت بيشتر عالمانِ حديث پژوه را مى طلبد. از آن رو كه شناساندن پژوهش هاى انجام يافته, گام اوّل در پيشبرد دانش نقدالمتن است, اين نوشتار, رسالت معرّفى منابع و مآخذ اين مبحث را بر عهده گرفته است. پيش از ورود به بحث اصلى, يادآورى چند نكته, لازم و ضرورى است.
۱. نقد متن و ارزيابى حديث از طريق محتوا, امرى بس دشوار است و اگر با توجّه به قواعد و ضوابط متقن نباشد, ضايعاتى را به دنبال خواهد داشت.
۲. نقد متن, گاه به «معناى تفسير نص» است و گاه, معناى «ارزيابى محتوا» از آن مراد مى شود. در اين نوشتار, معناى دوم منظور نظر است.
۳. مسئله نقد متن, گرچه به گفته برخى ريشه در زمان پيامبر(ص) و اصحاب دارد, ليكن در اين دو قرن اخير, رواج بيشتر يافته است. از اين رو, منابع مستقل در اين باب, اندك است; گرچه منابع ضمنى, بيش از آن است.
۴. منابع و مآخذى كه در اين مقاله معرّفى مى شوند, چهار دسته اند: برخى به گونه اى مستقل, اختصاص به نقد متن دارند. برخى ديگر, كتب درايه و علوم حديث هستند كه در ضمن آنها بحث هاى نقد متن, مطرح شده است. دسته سوم, منابع اصولى اند كه در ضمن آنها بحث نقد محتوايى هم طرح شده است و دسته چهارم, منابعى هستند كه مصاديق قواعد و اصول نقد متن را به بحث گذارده اند.
بدين ترتيب, بخش هاى اين مقاله عبارت اند از: يك. منابع مستقل نقد متن; دو. منابع درايه و علوم حديث; سه. منابع اصولى; چهار. منابع مربوط به مصاديق قواعد نقد متن.
  در هر بخش, نخست كتب و سپس مقالاتْ معرّفى خواهند شد.
۵. در معرّفى كتب, علاوه بر اطلاعات كتابشناختى, عناوين موضوعات با ذكر صفحه, جهت سهولت در استفاده, درج شده است.
۶. كتاب خانه هايى كه در اين پژوهش, مورد مراجعه بوده اند, عبارت اند از: كتاب خانه عمومى دفتر تبليغات اسلامى (قم); كتاب خانه تخصّصى علوم حديث (قم) و كتاب خانه تخصّصى حديث(دارالحديث/قم).

صفحه از 236