وى، همچنين نقل مى كند كه:
عبد بن حميد در «مسند» خود، آن را از روايت عبدالرحيم بن زيد عمّى از پدرش از ابن مسيّب از ابن عمر آورده است، و اظهار داشته كه بزّار درباره حديث گفته است: «منكرٌ لايصح».
و ابن عدى آن را در «الكامل» از روايت حمزة بن أبى حمزة نصيبى از نافع از ابن عمر به لفظ «فايهم اخذتم بقوله، اهتديتم» آورده و گفته است: «وإسناده ضعيف من أجل حمزة فقد اتهم بالكذب».
و نيز بيهقى آن را در «المدخل» از حديث عمرو، از حديث ابن عباس و به همين گونه از طريق ديگر به نحو ارسال آورده و گفته است: «متنه مشهور و أسانيده ضعيفة لم يثبت فى هذا إسناد». ابن حجر عسقلانى (م ۸۵۲ هـ .): در تمام كتب تراجم از ابن حجر به شايستگى ياد شده است؛ از جمله در حسن المحاضرة، البدر الطالع، الضوء اللامع و شذرات الذهب. سيوطى درباره او مى گويد: «امام الحفاظ فى زمانه، قاضى القضاة و...».
عبارت ابن حجر در خصوص حديث «نجوم» چنين است:
حديث «اصحابى كالنجوم بايهم اقتديتم اهتديتم» رواه عبد بن حميد فى مسنده من طريق حمزة النصيبى عن نافع عن ابن عمر؛ و حمزة ضعيف جداً».
و نيز مى گويد:
حديث «اصحابى كالنجوم فبايهم اقتديتم اهتديتم» را دار قطنى در «المؤلف» از روايت سلام بن سليم از حارث بن غصين از اعمش، از ابى سفيان از جابر، مرفوعاً نقل كرده و گفته است: «سلامٌ ضعيفٌ» و آن را از طريق حميد بن زيد در «غرائب مالك» از مالك، از جعفر بن محمد، از پدرش، از جابر، در اثناى حديثى نقل كرده كه در آن آمده است: «فباىّ قول اصحابى اخذتم اهتديتم، انما مثل اصحابى مثل النجوم من اخذ بنجم منها اهتدى» و گفته است: «لايثبت عن مالك، و رواته دون مالك مجهولون».
و خطيب آن را در «الرواة» از مالك از طريق حسن بن مهدى از عبدة المروزى از