مقصود واقعى و خارجى قرآن را تبیین و وظيفه الهى هر فرد را معيّن مىکند.
گفتار و رفتار اهل بيت علیهم السّلام، در طول حدود سه قرن به تحقّق پيوسته و اين، به معناى گشايش يک عرصه وسيع براى سرمشق گرفتن از ايشان در همه فراز و نشيبهاى زندگى است.
حديث، سخن و عمل معصومان را در درازاى سه قرن زندگى انسانى، حکايت مىکند و از اين رو، الگوهايى از تطبيق عملى قرآن و نمونههايى از زندگى الهى را در پيشديد ما مىنهد. حديث، انسان را به درون دين مىبرَد، هسته و پوسته آن را يک جا به او مىنمايانَد و قواعد روزآمد کردن دين را در فرايند اجتهاد علمى، در اختيار مىنهد. اهل بيت علیهم السّلام،آموزههاى جانبخش جاويد قرآن را در روزگار سختى و آسانى، آزادى و خفقان، رفاه و تنگدستى و دهها وضعيت ديگر، عينيت مىبخشند و الگويى براى سبْک زندگى ايمانى، به دست مىدهند؛ سبْکى از زندگى که خدا به آن رنگ زده است: «وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً»۱ و حديث، گزارشگر اين زندگى ايمانى است. سخنى اينچنين، خود ارزش آن را دارد که در کنار سخن خداوند، فرا گرفته شود و ياد گيرندهاش، همچون ياد گيرنده کلام الهى، قدر بيند و بر صدر نشيند.
پيامبر اکرم، خود در تعليم کتاب و حکمت کوشيد و امام على علیه السّلام را به عنوان دانشآموخته برجسته اين مدرسه الهى، و گروهى از مسلمانان صدر اسلام را به عنوان الگوهايى پُرتلاش، فهيم، والا، ايثارگر، مجاهد و مقاوم، به همگان معرّفى کرد.
امام على و همه جانشينان او، يکى از پى ديگرى، اين زنجيره تعليم مقدّس را استمرار بخشيدند. آنان با تعليم و تربيت صدها راوى برجسته و پاسخگويى به هزاران سؤال و شبهه، کوشيدند حديث را در همه ساحتهايش، فراز آورند. در تفسير قرآن به ارائه انبوهى از احاديث پرداختند که اکنون بيش از دوازده هزار از آنها در جوامع تفسير روايى، گِرد آمده است. اين، شمار رواياتى است که آشکارا به قرآن، نظر دارند؛ و گر نه همه سخنان اهل بيت، برگرفته از قرآن و ناظر به آن هستند. در دانش فقه، به پرسشگرانِ بسيارى پاسخ دادند و تنها به محمّد بن مسلم، ۴۶ هزار مسئله آموختند۲. اکنون مجموعه احاديث فقهى گزارش شده از آنان، شامل دهها جلد کتاب