راويان از پيامبر صلی الله علیه و آله، صادق و در يک درجه از وثاقت هستند، رد کرد و آنها را به چهار دسته منافقان دروغپرداز، راويانى که درست شنيده، امّا به خوبى نفهميدهاند، راويانى که درست نشنيدهاند، نه آن که غرضِ خاصّى داشته باشند و راويان صادق، ضابط و قابل اعتماد، تقسيم کرد.
اين نکته در خور توجّه است که امام علیه السّلام در آغاز و پيش از يادکردِ دستههاى ديگر، واضعان را معرّفى مىکند.۱ امام على علیه السّلام، سپس با هشدار به باقى ماندن اين دسته در جامعه اسلامى و ادامه فعّاليت در دوره پس از پيامبر، انگيزه و وضعيت آنان را توضيح داده و با اين روش، يکى از راههاى شناسايى اين راويان حديثساز را به دست مىدهد. امام علیه السّلام در باره اينان مىفرمايد: «اين عالمان، با تزوير و دروغ و تهمت، خود را به حاکمان گمراه و دعوتگران دوزخ، نزديک کردند و آنان هم ايشان را کارگزار خود و بر گردن مردم، سوار کردند و به وسيله ايشان، دنيا را خوردند.»۲
بر پايه اين رهنمود، اگر عالم دينى، حمايت از محرومان و قيام به حقوق مردم را کنار بنهد و به پيشوايان گمراهى و رهبَرَنده به آتش بگرود و از دين، سوء استفاده کند، بايد به ديده شک به او نگريست که از دروغ و تزوير، دور نيست.
امام صادق علیه السّلام نيز، نشانهاى مرتبط با محتوا را به دست مىدهد؛ «نشانه دروغگو، آن است که تو را از آسمان و زمين و شرق و غرب عالم، آگاه مىکند؛ امّا چون از حرام و حلال خدايش بپرسى، چيزى در بساطش نيست.»۳
۴ - ۲. افشاى صريح حديثسازان
بيان ويژگىهاى کلّى، چهره واقعى جاعلان را هميشه براى مردم، هويدا نمىساخت و محبوبيت نسبى و برخى ويژگىهاى ايشان، مانع از تطبيق نشانههاى ارائه شده بر آنها و دقّت در محتواى گزارشهاى آنان مىشد. غاليان که با نام راوى، وکيل و نايب، خود را در