337
گزیده شناخت نامه حدیث

به انتخاب خود برگزيند. مستند ايشان، اخبار دالّ بر تخيير است.۱ برخى احاديث نيز احتياط را در جايى که ممکن است، لازم و يا سفارش شده مى‏دانند.۲

مستند راه نخست، دليل عقلايى و روايى است. عقلا، به سادگى و به سرعت، دو سخن را که هر کدام به تنهايى معتبر و صادر شده از يک نفرند، امّا با همديگر اختلاف دارند، کنار نمى‏نهند. ما انسان‏ها مى‏کوشيم ميان آنها، راه ميانه‏اى بيايبم و هر دو را به گونه‏اى تبيين کنيم که با وجود حفظ هر دو آنها، معناى حاصل، قابل انتساب به منبع سخن نيز باشد. توصيه اهل بيت علیهم السّلام به ردّ احاديث متشابهشان به محکمات احاديثشان، مى‏تواند مصداقى از همين جمع ميان دو دسته احاديث متعارض باشد۳. گفتنى است يکى از مصداق‏هاى «متشابه»، متنى است که معناى بدوى آن، با مسلّمات و مقبولات، ناسازگار باشد.

راويان نخستين و شاگردان ائمّه علیهم السّلام نيز بر پايه همين ارتکاز عقلايى، به هنگام شنيدن احاديثى که با باورهاى بر گرفته‏شان از احاديث متعارض مى‏نمودند و يا با ميراث حديثى در دسترسشان ناسازگار بودند، به حضور امامان مى‏شتافتند و با عرضه احاديث مختلف و متعارض، در صدد راه حلّى براى جمع ميان آنها برمى‏آمدند.

برخى از آنچه در اسباب اختلاف آمد، گونه‏اى تلاش و زمينه‏سازى براى حلّ تعارض به شکل هماهنگ کردن و نگهداشت اعتبار هر دو سوى اختلاف است. هنگامى که بدانيم سبب اختلاف چه بوده است، مى‏توانيم به راه حلّ آن نيز بينديشيم. اگر بدانيم که مسئله و سؤال، متعدّد بوده، آن گاه هر دو پاسخ را نگاه مى‏داريم. هر گاه پى بيريم که معناى باطنى سخن چيست و امام، چه مقصودى دارد، آن گاه مى‏توان معناى ظاهرى متعارض با احاديث ديگر را رها نمود و به معناى باطنى، ملتزم شد؛ امّا اين به معناى نگاهداشت هميشگى دو سوى تعارض نيست. در برخى مواقع، يک سوى تعارض از حجّيت، ساقط مى‏شود و سوى ديگر، معتبر مى‏مانَد. اگر بدانيم يک سوى تعارض، نسخ شده و يا براى تقيّه و حفظ کسى

1.. ر.ک: ص ۳۲۶ (حلّ اختلاف احادیث / تخییر هنگام نبودن مرّجح).

2.. ر.ک: ص ۳۲۴ (حلّ اختلاف احادیث / احتیاط).

3.. ر.ک: ح ۴۱۲.


گزیده شناخت نامه حدیث
336

حديث‏ها در تعارض کامل با ديدگاه امامان در آن موضوع و گاه متفاوت بودند. يک نمونه، مى‏تواند تأخير در وقت نماز مغرب باشد که با وجود تأکيد بر خواندن بهنگام آن، غاليان براى به تأخير افکندنش حديث ساختند.۱ نمونه ديگر، اطاعت از حاکمان جور در موارد خلاف شرع است.۲ روشن است که احاديث دالّ بر لزوم اطاعت، ساختگى‏اند؛ زيرا آيات متعدّد قرآن در نفى اطاعت از هر کس،۳ نهى از کمک به ظالمان و مجرمان،۴ اجتناب از طاغوت۵ و شمول نداشتن عهد ولايت الهى نسبت به ستمگران،۶ در ردّ اطاعت از حاکمان فاسد و ظالم، کافى است.

۲. راه‏هاى حلّ تعارض

به گونه کلّى، تعارض، هر دو سوى خود را از حجّيت، فرو مى‏اندازد. از اين رو، براى حلّ آن يا بايد به راه حلّى براى سازگار نمودن و هماهنگ کردن دو سوى تعارض، دست يافت و يا دستِ کم يکى را حذف و ديگرى را برگزيد. برخى و بلکه مشهور فقيهان و محدّثان، جمع ميان دو خبر متعارض را مقدّم بر حذف و گزينش يک سوى آن مى‏دانند؛ امّا برخى محدّثان، مانند مرحوم کلينى، تعارض را موجب سقوط از حجّيت نمى‏دانند، بلکه بر اين باورند که مکلّف، اختيار دارد يک سوى تعارض را

1.. ر.ک: دعائم الإسلام: ج ۱ ص ۱۳۸؛ مسند ابن حنبل: ج ۵ ص ۳۳۲ ح ۱۵۷۱۷.

2.. ر.ک: صحیح مسلم: ج ۳ ص ۱۴۷۳ ح ۴۶ و میزان الحکمة: باب: «لا طاعة لِمن لا یطع اللّه‏ سبحانه» و دانش‏نامه قرآن و حدیث: ج ۱ ص ۲۴۳: گزارش‏هایى درباره فرمانِ «شکیبایى بر انحصارطلبى حکمرانان»!.

3.. (وَ قالُوا رَبَّنا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنا وَ كُبَراءَنا فَأَضَلُّونَا السَّبِیلا؛ و مى‏گویند: «پروردگارا! ما رؤا و بزرگ‏ترانِ خویش را اطاعت کردیم و ما را از راه به در کردند») (احزاب: آیۀ ۶۷).

4.. (وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ؛ و به کسانى که ستم کرده‏اند، متمایل مشوید که آتش [دوزخ] به شما مى‏رسد) هود: آیۀ ۱۱۳، (قَالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَیَ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِیراً لِّلْمُجْرِمِینَ؛ [موسى] گفت: «پروردگارا! به [پاس] نعمتى که بر من ارزانى داشتى، هرگز پشتیبان مجرمان نخواهم بود) (قصص: آیۀ ۱۷).

5.. (اللَّهُ وَلِیُ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ أُوْلئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ؛ خداوند، سروَر کسانى است که ایمان آورده‏اند. آنان را از تاریکى‏ها به سوى روشنایى به در مى‏برَد، ولى کسانى که کفر ورزیدند، سرورانشان طاغوت‏اند که آنان را از روشنایى به سوى تاریکى‏ها به در مى‏برَند. آنان، اهل آتش‏اند که خود، در آن جاودان‏اند) (بقره: آیۀ ۲۵۷).

6.. (قَالَ لا یَنالُ عَهْدِى الظَّالِمِینَ؛ گفت: «پیمان من به بیدادگران نمى‏رسد») (بقره: آیۀ ۱۲۴).

  • نام منبع :
    گزیده شناخت نامه حدیث
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1400/08/19
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1801
صفحه از 439
پرینت  ارسال به