اسباب اختلاف احادیث و راه حلّ تعارض۱
از ديدگاه ما، پيامبر اکرم و امامان از اهل بيتش، همگى معصوم و به دور از خطا هستند. امامان علیهم السّلام، به تصريح خود، دانش خويش را از يک منبع واحد، يعنى علم خطاناپذير الهى اخذ کردهاند.۲ براى نمونه، امام رضا خطاب به يونس بن عبد الرحمان، به اين موضوع تصريح داشته و فرموده است:
« ما از خدا و پيامبر او، حديث نقل مىکنيم و نمىگوييم: «فلان و بهمان [کس] گفت» تا سخنمان، متناقض باشد. سخن آخرين فرد ما، همانند سخن نخستين فرد ماست و سخن نخستين فرد ما، مؤیّد سخن آخرينِ ماست.»۳
بر اين پايه، نمىتوانيم شاهد تعارض ميان گفتارها و کردارهاى ايشان باشيم و اگر اختلاف و تعارضى در روايات در دسترس بيابيم، ناگزيريم آن را به گونهاى حل کنيم يا دستِ کم يک سوى تعارض را نامعتبر و غير منتسب به معصومان بدانيم. در ميان علوم دينى، دانش اصول فقه و نيز بخشى از دانش فقه الحديث، متکفّل اين امر هستند.
آنچه در اينجا مىآيد، برگرفته از احاديث رسيده به ما در باره حلّ تعارض است. احاديثى که بر پايه درگيرى مستقيم راويان با اين مسئله و پرسش ايشان از امامان علیهم السّلام صادر شده و اکنون در دسترس هستند. دستهبندى اين بيان، بر پايه تقسيمبندى موجود در اين