۴۲۴.پيامبر خدا صلی الله علیه و آله: آنچه را که به شکت مىاندازد، فرو گذار و آنچه را به شکت نمىاندازد، به کار بند که فقدان چيزى را که براى خداى عز و جل فرو گذاشتهاى، هرگز حس نخواهى کرد.
۴۲۵.امام على علیه السّلام: برادر تو، دين توست. پس تا مىتوانى براى دينت احتياط کن.
۶. تخيير هنگام نبودن مُرجّح
۴۲۶.امام صادق علیه السّلام - به حارث بن مُغَيره در باره اختلاف حديث -: هنگامى که از يارانت، حديث شنيدى و همگى آنها مورد اطمينان بودند، برايت آزاد است [هر کدام را به کار ببندى] تا آن گاه که قائم را ببينى و حديث را به او بازگردانى [و از صحت و معناى آن جويا شوى].
۴۲۷.الكافى- به نقل از سَماعه -: از امام صادق علیه السّلام پرسيدم: دو نفر از همکيشان شخصى براى او در باره کارى، روايتى نقل مىکنند و يکى از آن دو مىگويد آن کار را بکند و ديگرى، او را از آن، نهى مىنمايد. آن شخص، چه کند؟ فرمود: «صبر کند تا فردى را ديدار کند که حکم درست را به او خبر دهد و تا زمانى که او را ديدار کند، دستش باز است».
و در روايتى ديگر، آمده است: «به هر يک از آن دو روايت، از باب تسليم، عمل کنى، مُجاز هستى».
۴۲۸.امام مهدى علیه السّلام - هنگامى که از ايشان سؤال شد: خداوند، عزّتت را مستدام بدارد! نوشتهام را ببين و نظرت را به من بگو و با تفضّل و احسانت، کارم را آسان کن تا اين نيکىات را نيز بر ديگر نيکىهايت به من، بيفزايم. خداوند، عزّتت را مستدام گرداند! نياز پيدا کردهام که از يکى از فقيهان، در باره نمازگزارى بپرسى که چون از تشهّد اوّل و براى رکعت سوم بر مىخيزد، آيا واجب است که تکبير بگويد؟ برخى ياران ما مىگويند: تکبير، بر او واجب نيست و همين که بگويد: «بِحَولِ اللّهِ وَ قُوَّتِهِ أقومُ وَ أقعُدُ؛ به نيرو و قدرت خدا، بر مىخيزم و مىنشينم»، کافى است؟ -: در اين باره، دو حديث است. يک حديث، اين است که اگر از حالتى به حالت ديگر منتقل شد، تکبير بگويد و حديث ديگر، آن است که چون سرش را از سجده دوم برداشت و تکبير گفت و سپس نشست، براى برخاستن پس از اين نشستن، تکبيرى نيست و اين براى تشهّد اوّل هم به همين گونه است و از سرِ تسليم، به هر يک از احاديث عمل کنى، درست و کافى است.۱