315
گزیده شناخت نامه حدیث

۳۹۹.الكافى- به نقل از منصور بن حازم -: به امام صادق علیه السّلام گفتم: دليلش چيست که گاهى من مسئله‏اى از شما مى‏پرسم و پاسخ مرا در آن مى‏دهى، سپس، شخص ديگرى نزد شما مى‏آيد و در همان مسئله، پاسخ ديگرى به او مى‏دهى؟ فرمود: «ما به مردم، بر اساس فزونى و کاستى، پاسخ مى‏دهيم».۱
گفتم: ياران پيامبر خدا چه؟ آيا آنها از قول محمّد صلی الله علیه و آله، راست گفته‏اند يا دروغ؟
فرمود: «راست گفته‏اند». گفتم: پس چرا احاديث مختلف، نقل کرده‏اند؟
فرمود: «مگر نمى‏دانى که مردى خدمت پيامبر خدا صلی الله علیه و آله مى‏رسيد و مسئله‏اى مى‏پرسيد و ايشان، پاسخ او را مى‏داد، سپس، بعد از آن، پاسخ ديگرى به او مى‏داد که آن پاسخ او را نسخ مى‏کرد. بنا بر اين، حديثى، حديث ديگر را نسخ کرده است».

۴۰۰.الكافى- به نقل از محمّد بن مسلم -: به امام صادق علیه السّلام گفتم: چرا عدّه‏اى که گمان دروغ گفتن هم به آنها نمى‏رود، از فلان و بهمان کس، حديثى از پيامبر خدا صلی الله علیه و آله روايت مى‏کنند، ولى از شما، خلاف آن روايت به ما مى‏رسد؟ فرمود: «حديث نسخ مى‏شود همان گونه که قرآن، نسخ مى‏شود».

۳. تقيّه

۴۰۱.الكافى- به نقل از زُرارة بن اَعيَن -: از امام باقر علیه السّلام سؤالى کردم و پاسخم را داد. سپس مردى آمد و همان سؤال را پرسيد و ايشان، پاسخ ديگرى به او داد. بعد مرد ديگرى آمد و امام علیه السّلام، پاسخى خلاف پاسخ ما دو تن به او داد. چون آن دو نفر بيرون رفتند، گفتم: اى پسر پيامبر خدا! دو نفر عراقى از شيعيان شما آمدند و سؤالى کردند و شما به هر يک از آنها، پاسخى متفاوت از ديگرى دادى؟
فرمود: «اى زُراره! اين شيوه براى ما بهتر است و باعث بقاى بيشترِ ما و شما مى‏شود. اگر در موضوعى همداستان باشيد، مردم (غير شيعه)، سراغ شما مى‏آيند و اين، زندگى ما و شما را کوتاه‏تر مى‏کند».
زُراره گفت: سپس به امام صادق علیه السّلام گفتم: شيعيان شما چنان‏اند که اگر ايشان را بر روى سرنيزه يا آتش گذاريد، مى‏پذيرند. با اين حال، از محضر شما با پاسخ‏هاى متفاوت، بيرون مى‏روند؟ ايشان هم پاسخى همانند پاسخ پدر بزرگوارش به من داد.

1.. یعنى فزونى و کاستى در چندى و چونى گفتار که بر حسب اختلاف فهم و تحمّل مردم صورت مى‏گیرد، یا افزونى حکم در حالت تقیه و کاستى آن در نبودِ تقیه.


گزیده شناخت نامه حدیث
314

۳۹۹.الكافي عن منصور بن حازم: قُلتُ لِأَبي عَبدِ اللّهِ علیه السّلام: ما بالي أسأَ لُكَ عَنِ المَسأَلَةِ فَتُجيبُني فيها بِالجَوابِ، ثُمَّ يَجيئُكَ غَيري فَتُجيبُهُ فيها بِجَوابٍ آخَرَ؟! فَقالَ: إنّا نُجيبُ النّاسَ عَلَى الزِّيادَةِ وَالنُّقصانِ.
قالَ: قُلتُ: فَأَخبِرني عَن أصحابِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله صَدَقوا عَلى مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله أم كَذَبوا؟ قالَ: بَل صَدَقوا.
قالَ: قُلتُ: فَما بالُهُمُ اختَلَفوا؟ فَقالَ: أما تَعلَمُ أنَّ الرَّجُلَ كانَ يَأتي رَسولَ اللّهِ فَيَسأَلُهُ عَنِ المَسأَلَةِ فَيُجيبُهُ فيها بِالجَوابِ، ثُمَّ يُجيبُهُ بَعدَ ذلِكَ ما يَنسَخُ ذلِكَ الجَوابَ، فَنَسَخَتِ الأَحاديثُ بَعضُها بَعضا.۱

۴۰۰.الكافي عن محمّد بن مسلم عن الإمام الصادق علیه السّلام، قال: قُلتُ لَهُ: ما بالُ أقوامٍ يَروونَ عَن فُلانٍ وفُلانٍ عَن رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله لا يُتَّهَمونَ بِالكَذِبِ، فَيَجيءُ مِنكُم خِلافُهُ؟ قالَ: إنَّ الحَديثَ يُنسَخُ كَما يُنسَخُ القُرآنُ.۲

۳. التَّقِيَّةُ

۴۰۱.الكافي عن زرارة بن أعين عن الإمام الباقر علیه السّلام، قال: سَأَلتُهُ عَن مَسأَلَةٍ فَأَجابَني، ثُمَّ جاءَهُ رَجُلٌ فَسَأَلَهُ عَنها فَأَجابَهُ بِخِلافِ ما أجابَني، ثُمَّ جاءَ رَجُلٌ آخَرُ فَأَجابَهُ بِخِلافِ ما أجابَني وأَجابَ صاحِبي، فَلَمّا خَرَجَ الرَّجُلانِ قُلتُ: يَابنَ رَسولِ اللّهِ، رَجُلانِ مِن أهلِ العِراقِ مِن شيعَتِكُم قَدِما يَسأَلانِ، فَأَجَبتَ كُلَّ واحِدٍ مِنهُما بِغَيرِ ما أجَبتَ بِهِ صاحِبَهُ؟
فَقالَ: يا زُرارَةُ! إنَّ هذا خَيرٌ لَنا وأَبقى لَنا ولَكُم، ولَوِ اجتَمَعتُم عَلى أمرٍ واحِدٍ لَقَصَدَكُمُ۳ النّاسُ، ولَكانَ أقَلَّ لِبَقائِنا وبَقائِكُم.
قالَ: ثُمَّ قُلتُ لِأَبي عَبدِ اللّهِ علیه السّلام: شيعَتُكُم لَو حَمَلتُموهُم عَلَى الأَسِنَّةِ أو عَلَى النّارِ لَمَضَوا، وهُم يَخرُجونَ مِن عِندِكُم مُختَلِفينَ؟! قالَ: فَأَجابَني بِمِثلِ جَوابِ أبيهِ.۴

1.. الكافي: ج ۱ ص ۶۵ ح ۳، بحار الأنوار: ج ۲ ص ۲۲۸ ح ۱۰.

2.. الكافي: ج ۱ ص ۶۴ ح ۲، بحار الأنوار: ج ۲ ص ۲۲۸ ح ۹ وراجع صحيح مسلم: ج ۱ ص ۲۶۹ ح ۸۲ .

3.. وفي النسخة التي بأيدينا: «لَصَدَّقَكُمُ النّاسُ عَلَينا» والصواب ما أثبتناه من علل الشرائع و بحار الأنوار.

4.. الكافي: ج ۱ ص ۶۵ ح ۵، علل الشرائع: ص ۳۹۵ ح ۱۶ نحوه، بحار الأنوار: ج ۲ ص ۲۳۶ ح ۲۴ .

  • نام منبع :
    گزیده شناخت نامه حدیث
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1400/08/19
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1957
صفحه از 439
پرینت  ارسال به