اختيار همه است؛ ولى حديث به عنوان حاکى سنّت، گونهاى کوشش بشر و نيازمند بررسى است. از اين منظر، عرضه حديث و دستيابى به نظر معصوم علیه السّلام در باره آن، ضرور جلوه مىکند و نقش جريان عرضه در شکلگيرى معارف اسلامى و پاسدارى از حريم حديث، روشن مىشود.
۲. آسيبهاى نقل حديث. نقل حديث، گاه دستخوش آسيبهايى گشت که تعامل با آن را مشکل ساخت. راويان و محدّثان، کوشيدند با عرضه اين نقلها بر امامان علیهم السّلام، آسيبهاى دامنگير حديث را بزُدايند. بسيارى از اين آسيبها، اکنون روشن و گردآورى شدهاند.۱
۳. پيدايش و گسترش احاديث ساختگى. تقدّس و حجّيت حديث، موجب شد تا برخى سودجويان، به جعل حديث، اقدام کنند. اين جريان، در دوره اُمَويان گسترش يافت و به سبب آلوده کردن فضاى علمى، زمينه رويارويى معصومان و راويان ايشان را فراهم آورد. جريان عرضه حديث، بخش مهمّى از اين رويارويى است، هر چند محدود به آن نمانْد و دستاوردهاى ديگرى نيز به ارمغان آورد.
۴. ابهام در برخى روايات. جدا شدن قرينههاى مقامى و سياقى کلام، گاه به ابهام سخن مىانجامد. همچنين تفاوت سطح معرفتى مخاطب کلام امام و حديثپژوهان بعدى، مىتواند ابهامآفرين باشد. افزون بر اين، درايت و فهم عميق حديث، سفارش ائمّه علیهم السّلام، نياز اصلى فقيهان و دیگر ژرفنگران وادى معارف است.۲ رجوع به خبرگان در اين علم، بويژه امامان، شيوه رهروان حقيقت بوده است.
۵. اختلاف روايات. اختلاف روايات، علل گوناگونى دارد؛ امّا علّت اختلاف - هر چه باشد -، موجب اشکال در فهم و اعتراض و طعنه ديگران بر شيعيان شد. راويان، براى فهم و پاسخگويى، به عرضه احاديث بر امامان و حلّ تعارض و اختلاف پرداختند.
۶. در دسترس بودن معصومان علیهم السّلام. نياز و ضرورت مراجعه به خبرگان براى حلّ آسيبها