۹ / ۵
عرضه حديث بر امام زين العابدين علیه السّلام
۱. تأييد حديث
۳۲۳.تهذيب الأحكام- به نقل از حمّاد بن عيسى از ابراهيم بن عمر از ابان که سند حديث را به سليم بن قيس هلالى مىرساند -: هنگام وصيّت امير مؤمنان علیه السّلام به فرزندش حسن علیه السّلام حاضر بودم. على علیه السّلام حسين علیه السّلام، محمّد [ابن حنفيه] و همه فرزندانش و بزرگان شيعه و خاندانش را گواه گرفت و سپس کتاب و سلاح را به امام حسن علیه السّلام سپرد و آنگاه به او فرمود: اى پسر عزيزم، پيامبر خدا صلی الله علیه و آله به من فرمان داد که به تو وصيّت کنم و کتابها و سلاحم را به تو بسپارم، همان گونه که پيامبر خدا صلی الله علیه و آله به من وصيّت کرد و کتابها و سلاحش را به من سپرد... سپس فرمود: بنويس: بسم اللّه الرحمن الرحيم، اين وصيّتنامه على بن ابى طالب است... و ابراهيم بن عمر افزود که ابان گفت: آن را بر على بن الحسين علیه السّلام خواندم، ایشان فرمود: سُلَيم راست مىگويد.
۳۲۴.مختصر بصائر الدرجات: از کتاب سليم بن قيس هلالى - رحمت خدا بر او باد - که ابان بن ابى عيّاش، آن را از او نقل کرد، همه آن را بر سرورمان على بن حسين علیه السّلام و در حضور گروهى از ياران بزرگ ائمّه، مانند ابو طفيل قرائت کرد. امام زين العابدين علیه السّلام، آن را تأييد کرد و فرمود: «اينها، از احاديث صحيح ما هستند».
ابان مىگويد: پس از آن، ابوطفيل را در خانهاش ديدم. او احاديثى در باره رجعت از گروهى از بدريان و نيز سلمان و مقداد و اُبىّ بن کعب، برايم نقل کرد و گفت: اينها را که از آنها شنيدم، در کوفه بر على بن ابى طالب علیه السّلام، عرضه کردم. امام علیه السّلام فرمود: «اين، دانشى ويژه است که امّت را در ناآگاهى از آن و باز گرداندن علمش به خداوند متعال، عذرى نيست. آن گاه، همه آنچه را آن گروه برايم گفته بودند، تصديق کرد و برايم در اين باره، فراوان قرائت کرد و به گونه کامل برايم تفسير نمود تا آنجا که يقينم به روز قيامت بيشتر از يقينم به رجعت نيست».
۳۲۵.الكافى- به نقل از ابو حمزه ثُمالى -: من صحيفهاى را که در آن، سخنانى از على بن الحسين علیه السّلام در باب زهد بود، خواندم و مطالب آن را نوشتم. سپس خدمت على بن الحسين علیه السّلام رسيدم و آن مطالب را بر ايشان، عرضه داشتم. آنها را شناخت و آنها را تأييد کرد.