خود و جنس ديگر، عرضه کرده است. اين شناختها، چه در حيطه فردى و چه در آن جا که زن و مرد، نقشهاى خانوادگى و اجتماعى را به عهده مىگيرند، در صورتى کامل و معتبر هستند که برخاسته از مجموع احاديث معصومان علیهم السّلام باشند و نمىتوان براى ارائه اين تصوير کامل، منسجم و قابل انتساب به دين، تنها به يک حديث، يا احاديث يک کتاب، هر چند بزرگ و معتبر، استناد کرد. در اين بررسى، احاديث قوى و ضعيف را بايد در کنار هم گذارد و بر پايه ضوابط دانش رجال و فقه الحديث، به برايند نهايى آنها حکم داد. در اين ميان، پژوهشگر بايد از خواستها و جانبدارىهاى جنسيتى خود، بپرهیزد. نه مىتوان به دليل مرد بودن، احاديث قيموميت مردان بر زنان را چنان معتبر و مطلق گرفت که هيچ خدشهاى نداشته باشد و هيچ محدوديتى نپذيرد و نه مىتوان به دليل زن بودن، احاديث نقصان عقل زن را از همان آغاز و بدون بررسى، رد کرد و بدون پيمودن مسير فهم متن و مقصود، آن را جعلى خواند.
بررسى اين گونه روايات اثرگذار، آن گاه به نتيجه مىرسد که زمينههای دستيابى به آنها فراهم شده باشد و نگاه پژوهشگر، خواه مرد و خواه زن، از گرايشها و تمايلات شخصى، جنسيتى و صنفى، تهى باشد. از پژوهشگرى که پيشتر نظر خود را برگزيده وحديث را بىتامّل، پذيرفته، يا لجوجانه رد کرده است، نمىتوان انتظار يک پژوهش منطبق با واقع را داشت. ما بايد بر پايه فرموده خردمندانه امام على علیه السّلام، خواستههاى خود را به پيروى از هدايت در آوريم، نه آن که هدايت را پيرو خواسته خود کنيم.۱
گفتنى است که خواستههاى پژوهشگر، گاه شخصى نيست و حتّى در برخى موارد، خيرخواهانه است. برخى احاديث مربوط به ديه و قصاص جنايت زن و مرد، ارث زن و مرد و تعدّد زوجات که همگى در قرآن نيز آمدهاند، دست خوش انکار شده ولى خوشبختانه کتابها و مقالههاى گوناگونى در تحليل و اثبات آنها، نوشته شدهاند.۲
نمونه در خور ذکر، حديث: «جِهادُ المَرأَةِ حُسنُ التَبَعُّلِ» است که از زبان پيامبر