253
گزیده شناخت نامه حدیث

کسانى که گام از راه اعتدال بيرون مى‏نهند، به اندازه دورى از مسير، در پذيرش هر چه آنان را به راه درست و معتدل فرا مى‏خواند، کُنْدى مى‏کنند. انسان بدخو، نمى‏تواند تلخى و عذاب شديدى را که احاديث متعدّدى، متوجّه هر انسان بدخو دانسته‏اند، به راحتى بپذيرد۱. صوفى پشمينه‏پوش زاويه‏نشين که از دانش و جهاد، تن‏زده و از اجتماع، فاصله گرفته است، در احاديث جهاد با دشمن و نيز در پىِ روزى شدن،۲ تشکيک ايجاد مى‏کند و کسى که از نور ولايت تهى است، در شرط بودن ولايت براى پذيرش عبادات،۳ ترديد مى‏افکند.

يکى از اين پرتگاه‏ها، دخالت نگرش‏هاى عقيدتى در نقد حديث است. برخى محدّثان مانند ابن جوزى، گاه حديث را به دليل ناهمخوانى با مذهب خودشان، کنار مى‏نهند و با غالى دانستن راوى شيعى، حديث را رد مى‏کنند. در اين سو نيز برخى تندروان، احاديث نبوى و علوى را از اهل سنّت، حتّى در مسائل غيرفقهى، نپذيرفته و بدون در نظر گرفتن محتواى خوب و موافق حديث با نظر شيعه، آن را کنار مى‏گذارند. اين دو رويکرد، هر دو نادرست‏اند و به محروميت از بخشى معارف، مى‏انجامند، هر چند حرمان گروه نخست، بيشتر است؛ زيرا گروه دوم در بسيارى موارد، احاديث جاى‏گزين با اسناد و طرق ديگر براى رسيدن به سنت نبوى و علوى دارد.۴ حديث ناظر به محبت اهل بیت و یهودی محشور شدن دشمن ایشان نمونه خوبى است.۵

تمايلات جنسيتى و نگاه صنفى به احاديث نيز رهزن ديگر راه نقد است. احاديث معصومان علیهم السّلام به توصيف ويژگى‏هاى مرد و زن پرداخته و نقص و قوّت هر دسته را براى شناخت

1.. ر.ک: میزان الحکمة: باب «سوء الخلق».

2.. ر.ک: همان: باب‏هاى «جهاد» و «رزق».

3.. ر.ک: الأمالى، صدوق: ص ۳۲۸ ح ۳۸۸، روضة الواعظین: ج ۲ ص ۱۳۶ ح ۷۸۹.

4.. گذشتگان، خود را از احادیث دیگران، محروم نمى‏کرده‏اند. شیخ طوسى مى‏گوید: «فأما إذا کان مخالفا فى الاعتقاد لأصل المذهب و روى مع ذلک عن الأئمة نظر فیما یرویه. فان کان هناک من طرق الموثوق بهم ما یخالفه وجب اطّراح خبره. و إن لم یکن هناک ما یوجب إطّراح خبره و یکون هناک ما یوافقه وجب العمل به» عدّة الأصول: ج ۱ ص ۱۴۹؛ اساسا حدیث موثّق، شامل احادیث اهل سنّت نیز مى‏شود (ر. ک: مقاله، «استفاده علّامه مجلسى از احادیث اهل سنّت»، یادنامه علّامه مجلسى: ج ۲.

5.. ر.ک: ح ۵۷۵ و الموضوعات: ج ۲ ص ۶.


گزیده شناخت نامه حدیث
252

رو به رو گشته‏اند. شايد اگر ما نيز تنها همين روايات را مى ديديم، آنها را بر نمى‏تابيديم و هم‏آوا با آنان مى‏گفتيم: چگونه کسى که با بى‏رحمى تمام به يتيمى ستم کرده، يا اموال مسلمانان را به يغما برده است، مشمول شفاعت شود؟

پاسخ، همان پرهيز از ردّ زودهنگام و ادامه پژوهش براى گردآورى روايات ديگر و يافتن قيدها و تخصيص‏هاست. روايت ذيل، روايات پيشين را تخصيص مى‏زند و آنها را پذيرفتنى مى‏کند. پيامبر خدا صلی الله علیه و آله در اين روايت مى‏فرمايد:

شفاعتم براى مرتکبان گناه کبيره است، بجز شرک‏ورزان و ستمگران.۱

روشن است که يغماگران اموال مردم و ستمکاران به يتيمان، از ستمگران به شمار مى‏روند و بر اين پايه، شفاعت، مرز محدودترى مى‏يابد و اشکالى متوجّه آن نمى‏شود. گفتنى است که شفاعت، مرزهاى ديگرى دارد و محرومان از شفاعت منحصر به اين دسته نيستند.۲

۳ - ۳. تمايلات پژوهشگر

يکى از عوامل مؤثّر در نقدهاى نادرست، انگيزه‏ها و تمايلات درونى ناقد است. گاه ناقد حديث، براى رسيدن به مقصود از پيش تعيين شده، به اشکال‏تراشى در حديثى مى‏پردازد و براى کنار نهادن حديث يا احاديث ناهمسو با مقصود خود، به خرده‏گيرى سندى و دلالى روى مى‏آورد. چنين کسى در بند تخيّلات و اوهام خويش است و توان درک درست حديث را ندارد و نتيجه‏اى متفاوت با معناى حديث از آن مى فهمد. منفعت‏پرستان، هر جا که به نفع خود ديده و توانسته‏اند، حديث را به دلخواه خود، تفسير کرده و به تحريف لفظى و معنوى آن، دست يازيده‏اند و آن جا که نتوانسته‏اند، با خرده‏گيرى و خدشه وارد کردن، به ردّ حديث و کنار نهادن آن، روى آورده‏اند.

اين ردّ و انکار، هميشه به يک شدّت نبوده است، بلکه طيف گسترده‏اى را در بر مى‏گيرد.

1.. الأمالى، صدوق: ص ۲۶۱ ح ۲۷۹: «و أمّا شَفَاعَتِى فَهِىَ لَأَصحَابِ الکَبائِرِ، مَا خَلاَ أَهلَ الشِّرکِ والظُّلمِ».

2.. ر.ک: میزان الحکمة: عنوان «الشفاعة»، أبواب «شروط الشفاعة» و «المحرومون من الشفاعة».

  • نام منبع :
    گزیده شناخت نامه حدیث
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1400/08/19
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2031
صفحه از 439
پرینت  ارسال به