249
گزیده شناخت نامه حدیث

ديگر، مانند انگيزه و محيط جعل، حديث را ساختگى دانست.برای نمونه روايت سپردن حضرت فاطمه به ام سلمه برای تربیت ایشان چندان نکات متعارض با تاریخ دارد که اطمینان به آن را سلب می‏کند. ۱

نکته. برخى روايات که با نقد تاريخى از اعتبار فرو مى‏افتند، پيشگويى‏هاى تحقّق نيافته‏اى هستند که ظرف زمان آنها گذشته است. براى نمونه، در اخبار ساختگى مرتبط با عبّاسيان و به هنگام مبارزه آنان براى ربودن حکومت از اُمَويان، مدّت حکومت ايشان، دو برابر اُمَويان دانسته شده که به هيچ روى با حکومت حدود پانصد ساله عبّاسيان و نسبت چندين برابر آن به سلطنت اُمَويان، سازگار نيست. در روزگار معاصر نيز تعيين زمان ظهور و قيام مهدى علیه السّلام به وسيله مريدبازان و سپس کشف خطاى آن، به چشم مى‏آيد، امّا اين همه، بدان معنا نيست که پيشگويى‏هاى نقل شده در احاديث، همه نادرست و ساختگى‏اند. روايات معتبر و گوناگونِ نقل شده از هر دو طريق شيعه و اهل سنّت، به پيش‏بينى برخى از وقايع اميدبخش در زندگى آينده بشر، پرداخته و چون هنوز ظرف زمانى آنها محقّق نشده و به راحتى و با توجّه به دخالت نداشتن انگيزه‏ها و منافع فرقه‏اى، مى‏توان به آنها دل سپرد. به ديگر سخن، تاريخ، يک معيار پسينى است و تنها پس از رخ دادن واقعه به صورتى متفاوت با پيشگويى و يا رخ ندادن واقعه، مى‏توان براى ردّ حديث، از آن سود جست.

۳. آسيب‏شناسى نقد حديث

جريان نقد حديث از آسيب‏هاى متعارف، مانند نافهمى، شتاب‏زدگى، نداشتن تخصّص و دانش کافى و نيز در دست نداشتن معيار استوار، دور نمانده است. تکيه بيش از اندازه برخى ناقدان بر حدس و گمان، تعصّب‏ها، تمايل‏ها، جوزدگى، خودنمايى، نوطلبى و ديگر نقص‏هاى پژوهشى، چه در گردآورى و بازيابى متون و چه در شيوه‏ها و قالب‏هاى کاوش،

1.. ر.ک: دلائل الإمامة: ص ۸۱ ح ۲۱.


گزیده شناخت نامه حدیث
248

بنگريد، مى‏بينيد که کسى در پى گونه‏اى فضيلت‏سازى بوده که با وجود انبوه سيل‏آساى فضائل واقعى، نيازى به آن نيست:

از ابن عبّاس: شبى نماز عشا را با پيامبر خدا صلی الله علیه و آله خوانديم. هنگامى که سلام داد، به ما رو کرد و فرمود: سپيده‏دمان، ستاره‏اى از آسمان، فرود مى‏آيد و در خانه يکى از شما مى‏افتد. هر کس که اين ستاره در خانه‏اش بيفتد، وصى، جانشين و امام پس از من است. نزديک سر زدن سپيده که شد، همه ما به انتظار فرو افتادن ستاره در خانه‏هايمان نشستيم و پدرم عبّاس بن عبد المطلّب، اميدش از همه بيشتر بود، امّا به هنگام سپيده‏دمان، ستاره از آسمان، فرود آمد و در خانه على بن ابى‏طالب افتاد.۱

مى‏دانيم که اگر کوکب را به شهاب‏سنگ هم تفسير کنيم، باز سقوط شهاب‏سنگ بر خانه کوچک و زاهدانه على در درون مسجد پيامبر، چيزى از آن باقى نمى‏گذارد.

۲ - ۲ - ۷. تاريخ معتبر

تاريخ، در صورت اعتبار و صحّت، ما را از رخدادهاى گذشته، آگاه مى‏کند و به منزله کاشف واقعيت خارجى پيش از زمان حال است. از اين رو، حديث، هر گاه در مقام بيان وقايع اتّفاق افتاده باشد، نمى‏تواند با داده‏هاى تاريخىِ درست، در تعارض باشد. بنا بر اين، تاريخ معتبر، حقيقت را براى سنجش احاديث و گزارش‏هاى مرتبط با تاريخ، کشف و به عرصه مى‏آورد و معيارى براى نقد وقايع ادّعا شده در حديث را به دست مى‏دهد.

گفتنى است اندازه روشنى و قطعيت تاريخ، از يک سو و گوناگونى نکات متعارض در متن حديث با تاريخ، گاه تنها از اعتبار بخشى از حديث مى‏کاهد و گاه چنان است که به ساختگى بودن حديث، مى‏توان حکم داد. همچنين نبايد شتابزده و بدون همراهى قرينه‏هاى

1.. الأمالى، صدوق: ص ۶۵۹ ح ۸۹۳: «عَن إبنِ عَباسٍ، قالَ: صَلَّینا العِشاءَ الآخِرةَ ذاتَ لَیلَةٍ مَعَ رَسُولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله، فَلَمّا أقبَلَ عَلَینا بِوَجهِه، ثُمَّ قالَ: أمّا إنّهُ سَینقَضُّ کَوکَبٌ مِنَ السَّماءِ مَعَ طُلُوعِ الفَجرِ فَیسقُطُ فى دارِ أحَدِکُم، فَمَن سَقَطَ ذلکَ الکَوکَبُ فى دارِه فَهُوَ وَصیى وخَلیفَتى وَالإمامُ بَعدى. فَلَمّا کانَ قُربَ الفَجرِ جَلَسَ کُلُّ واحِدٍ مِنّا فى دارِه ینتَظِرُ سُقُوطَ الکَوکَبِ فى دارِه، وَکانَ أطمَعُ القَومِ فى ذلکَ أبا العَبّاسِ بنَ عَبدِ المُطَّلِب، فَلَمّا طَلَعَ الفَجرُ انقَضَّ الکَوکَبُ مِنَ الهَواءِ فَسَقَطَ فى دارِ عَلى بنِ أبى طالِبٍ».

  • نام منبع :
    گزیده شناخت نامه حدیث
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1400/08/19
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1531
صفحه از 439
پرینت  ارسال به