۱ / ۲
استناد سنّت به وحى
قرآن
«هرگز همنشين شما [محمّد] منحرف نشد و مقصد را گم نكرد * و هرگز از روى هواى نفس سخن نمىگويد! * آنچه مىگويد، چيزى جز وحى كه بر او نازل شده، نيست!».
ر.ک: انعام: آيه ۵۰ و شورا: آيه ۲۴ و احقاف: آيه ۸ و ۹.
حديث
۲۷.پيامبر خدا خداوند، به سبب پايه نهادن سنّتى در ميان شما که مرا بدان امر نفرموده، از من پرسش نخواهد کرد [و هر سنّتى که بنا مىگذارم، به دستور خداست].
۲۸. حسان بن عطيّه :جبرئيل، سنّت را بر پيامبر خدا فرود مىآورد، همان گونه که قرآن را بر او فرود مىآورد و آن [را به او ياد مىداد، همان گونه که قرآن را ياد مىداد.
۲۹.سنن أبى داوود- به نقل از عبد اللّه بن عمرو -: من هر چه از پيامبر خدا مىشنيدم، همواره مىنوشتم و در پى حفظ آنها بودم. قريشيان، مرا نهى کردند و گفتند: «هر چه را مىشنوى، مىنويسى، در حالى که پيامبر خدا انسانى است که در حال خشم و خشنودى سخن مىگويد؟!». من هم ديگر ننوشتم و اين را به پيامبر خدا گفتم. ايشان با انگشتش به دهان خود اشاره کرد و فرمود: «بنويس. سوگند به آن که جانم در دست اوست، از آن، جز حق بيرون نمىآيد».
۳۰.امام على علیه السّلام -هنگامى که عمر، حجر الأسود را بوسيد و آن گاه گفت: من مىدانم که توسنگى بيش نيستى و سود و زيانى ندارى، امّا چون ديدم پيامبر خدا صلی الله علیه و آله تو را مىبوسد، تو را بوسيدم! [امام به او فرمود] -: چنين مگو، زيرا پيامبر خدا صلی الله علیه و آله هيچ کارى نکرد و هيچ سنّتى بنا ننهاد، مگر به فرمان خداوند که بر حکمتى دلالت مىکند و معنايى دارد.
۳۱.امام باقر علیه السّلام: خداوند - تبارک و تعالى - هيچ چيزى را که امّت تا روز قيامت به آن نياز دارند، وا ننهاده، مگر آن که [حکمش را] در کتابش نازل کرده و براى پيامبرش صلی الله علیه و آله بيان داشته است.