نمونههاى نقد شده با اين معيار، برخی احاديث ناظر به شباهت خدا و آفریده هایش و اثبات صفات جسمانى براى اوست، در حالی که آيات قرآن، خداوند را از شبيه داشتن، منزّه مىدارند.۱ احاديثِ وجوبِ اطاعت از هر حاکمى، حتّى فاسد و ستمپيشه نيز با قرآن، ناسازگارند. آيات نفى اطاعت از هر کس۲ و نهى از کمک به ظالمان و مجرمان،۳ اجتناب از طاغوت۴ و شمول نداشتن عهد ولايت الهى نسبت به ستمگران،۵ براى ردّ اطاعت از حاکمان فاسد و ظالم، کافى اند.۶
گفتنى است مقصود از موافقت نداشتن حدیث با قرآن، مخالفت با آن است نه اینکه برای اعتبار حدیث، نیازمند یافتن مضمون موافق آن در قرآن باشیم. به دیگر سخن، اگر بخواهیم تنها روایاتی را معتبر بدانیم که محتوای آنها در قرآن یافت میشود، آنگاه حدیث از مدار افاده و استفاده بیرون میرود، زیرا اگر مفهوم آن در قرآن باشد، دیگر نیازی به حدیث نداریم و اگر نباشد، حدیث از اعتبار فرو میافتد. اين بحث و مفهوم دقیق «مخالفت با قرآن» و تفاوت یا همسانی آن با مفهوم «عدم موافقت با قرآن»، در مباحث نقد حدیث و نیز تعادل و تراجيح در دانش اصول فقه آمده است.۷ نکته پایانی اینکه قرآن به هنگام تعارض دو
1.. (لَیسَ كَمِثْلِهِ شَیءٌ؛ چیزى مانند او نیست و اوست شنواى بینا) (شورا: آیۀ ۱۱).
2.. (وَ قالُوا رَبَّنا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنا وَ كُبَراءَنا فَأَضَلُّونَا السَّبِیلا؛ و مىگویند: «پروردگارا! ما از رؤا و بزرگتران خویش، اطاعت کردیم و ما را از راه به در کردند») (احزاب: آیۀ ۶۷).
3.. (وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ؛ و به کسانى که ستم کردهاند، متمایل مشوید که آتش [دوزخ] به شما مىرسد) (هود: آیۀ ۱۱۳). (قَالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَیَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِیراً لِّلْمُجْرِمِینَ؛ [موسى] گفت: «پروردگارا! به [پاس] نعمتى که بر من ارزانى داشتى، هرگز پشتیبان مجرمان نخواهم بود) (قصص: آیۀ ۱۷).
4.. (اللَّهُ وَلِىُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ وَ الَّذِینَ كَفَرُوا أَوْلِیاؤهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ أُوْلئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ؛ خداوند، سَرور کسانى است که ایمان آوردهاند. آنان را از تاریکىها به سوى روشنایى، به در مىبرد؛ و[لى] کسانى که کفر ورزیدهاند، سرورانشان [همان عصیانگران] طاغوتاند که آنان را از روشنایى به سوى تاریکىها به در مىبرند. آنان، اهل آتشاند که خود، در آن جاوداناند) (بقره: آیۀ ۲۵۷).
5.. (قَالَ لا یَنالُ عَهْدِى الظَّالِمِینَ؛ فرمود: پیمان من به بیدادگران نمىرسد) (بقره: آیۀ ۱۲۴).
6.. برای آگاهى از نمونههاى بیشتر، ر. ک: الحدیث النبوى بین الروایة و الدرایة، آیة اللّٰه جعفر سبحانى و سیرى در صحیحین، حجة الاسلام محمّدصادق نجمى.
7.. ر. ک:وضع و نقد حدیث، گستره کاربرد قرآن، مصباح الاُصول: ج ۳ ص ۴۰۷، تعارض الأدلّة: ص ۳۱۶.