219
گزیده شناخت نامه حدیث

هر چند اين دو نيز از موانع جدّى فهم حديث هستند.

تتبّع ناقص، زمينه فهم احاديث نايافته و دخالت دادن قيود و تبيين‏هاى احتمالى بيان شده در آنها را از ما مى‏گيرد و حکم پايانى پژوهش را دگرگون مى‏سازد. نيافتن احاديث مرتبط و متعارض در عرصه اخلاق، مى‏تواند ما را به افراط و تفريط بکشانَد. اگر همه احاديث در موضوع حُزن، سکوت، سُرور، عزلت و ديگر موضوعات مرتبط و متقابل، مانند فرح، مزاح، خمول و کلام را گرد نياوريم، ممکن است برخى رفتارهاى نامتعادل، مانند گوشه‏گيرى، سکوت مطلق، شادى و شور خارج از اندازه و يا اندوه و افسردگى را با استناد به بخشى از احاديث، ستوده و نيکو بخوانيم. در حوزه معرفت نيز ممکن است اسلام را دين مهربانى بدون نياز به عمل و اطاعت بپنداريم. تفسير نادرست عبارت «هل الدّينُ إلَّا الحُبُّ؟؛ آيا دين، چيزى جز محبّت است؟» که محبت را در ديندارى، کافى دانسته، از اين دست است. اين برداشت، به جهت اکتفا کردن به يکى دو حديث در بر دارنده عبارت ياد شده و بدون گردآورى روايات ناظر به آن و احاديثى است که فضا و زمينه صدور اين حديث را توضيح مى‏دهند.۱

مراجعه به اين احاديث، نشان مى‏دهد که مقصود، رکن بودن محبّت اهل بيت علیهم السّلام و شرط بودن عمل است. روشن است که اين دو در کنار هم تحقّق‏بخش سعادت و رهايى‏بخش انسان‏اند.

نکته

موانع و آسيب‏ها، به آنچه گفته شد، محدود نيستند. براى نمونه، خلط احاديث تطبيقى و تأويلى با احاديث تفسيرى، جمود نادرست بر متن، يا تعدّى نا به جا از نص، از موانع فهم نادرست متون دينى، بويژه حديث هستند. اين آسيب‏ها بيشتر در حوزه تفسير و فقه، روى مى‏دهند و حلّ آنها، افزون بر تحقيقات حديث، نياز به پژوهش‏هاى تفسيرى و فقهى دارد که گاه گسترده و درازدامن‏اند. از اين رو، از طرح آنها در اين مجال خوددارى مى‏کنيم و خوانندگان گرامى را به کتاب آسيب‏شناسى حديث، ارجاع مى‏دهيم.

1.. ر.ک: الکافى: ج ۸ ص ۷۹ ح ۳۵، الأمالى، طوسى: ص ۶۲۱، دعائم الإسلام: ج ۱ ص ۷۲.


گزیده شناخت نامه حدیث
218

هنگامى مشکل‏تر مى‏شود که فرهنگِ به کار برنده آن، با فرهنگ مخاطب، متفاوت باشد؛ خواه اين تفاوت، نتيجه تفاوت زمان باشد، يا جغرافيا و نژاد. در اين حالت، سايه‏هاى معنايى واژه‏ها، درست فهميده نمى‏شوند. براى نمونه، ما ايرانيان کلمه «شير» را براى تحسين انسان به کار مى‏بريم؛ امّا از کاربرد واژه «شتر» در اين مقام به شگفت مى‏آييم و آن را توهين مى‏پنداريم؛ در حالى که در فرهنگ عرب، شتر همه چيز اوست. حدیث زير، لزوم فعّال سازى تخيّل را روشن مى‏کند:

دانش، زمام‏دار است و عمل، راننده به پيش و نفْس، مَرکبى چموش.۱

امام على، در اين حدیث مَرکبى چموش را به عنوان يک «کلّ خيالى» در نظر آورده که براى راه انداختن آن، نياز به دو نفر است: فردى که از جلو، زمام مَرکب را مى‏کشد (قائد) و شخصى که از پشت به مَرکب فشار مى‏آورد و آن را مى‏رانَد (سائق).

ايشان، آن گاه، نفس سرکش انسان را به اين مَرکب، تشبيه کرده و دانش را به جاى زمام‏دار و عمل را به جاى راننده، نهاده است؛ يعنى همه اجزاى اين کل را به همه اجزاى آن کل، تشبيه کرده و هر جزء را به جاى يکى از اجزاى آن نشانده است، تا از ره‏گذر به دست دادن اين تصوير خيالى، بتواند سختى کار اخلاقى و تربيت نفس را به آسانى تبيين کند و نياز علم به عمل و نياز عمل به علم را نمايان سازد.۲

۶. تتبّع ناقص

تتبّع ناقص، يعنى دست نيافتن به بخشى اثر گذار از مستندات و محروم ماندن از همه متون مرتبط با پژوهش. براى به دست دادن يک پژوهش حديثى، نه تنها نياز است که همه سخنان معصومان، يک جا گِرد آيند، بلکه بايد رفتارها و تقريرهاى ايشان نيز به آنها، افزوده شوند. در تتبّع ناقص، علّت اصلى دست نيافتن به همه مستندات و متون تحقيق، کاستى در گردآورى و روش پژوهش است، نه آن که به دليلى خاص و بر پايه مبنايى از پيش تعيين شده، دسته‏اى از احاديث به دست آمده، مانند احاديث ضعيف را کنار بگذاريم، يا در پىِ اثبات خواسته خود، برخى احاديث را ناديده انگاريم،

1.. تحف العقول: ص ۲۰۸: «العِلمُ قائِدٌ وَ العَمَلُ سائِقٌ وَ النَّفسُ حَرونٌ».

2.. براى آگاهى بیشتر، ر.ک: مجّلّه حدیث اندیشه: شماره ۲ و مجلّه علوم حدیث: شماره ۵۲: «جلوه‏هایى از هنر تصویرآفرینى در روایات نبوى و روایات ائمّه اطهار»، محمّد قاسمى.

  • نام منبع :
    گزیده شناخت نامه حدیث
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1400/08/19
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1746
صفحه از 439
پرینت  ارسال به