215
گزیده شناخت نامه حدیث

ابن اثير۱ و ابن حجر۲ به اين نکته توجّه داده‏اند.

گفتنى است افراط در اين امر، نيز مشکلاتى را در حديث‏پژوهى پديد مى‏آورد. یک نمونه، واژه «حلاب» در حديث عائشه:«کان النبيّ إذا اغتسل من الجنابة، دعا بشى‏ءٍ نحو الحلاب...»است.۳ وى مى‏گويد: پيامبر هنگام غسل جنابت، ظرفى مانند «حلاب / ظرف شیردوشی» را مى‏طلبيده [و با آب درون آن غسل مى‏کرده] است.

ازهرى پنداشته که اين واژه، تعریب «گلاب» فارسى است. ابن حجر اين سخن را نقل، سپس آن را به درستى ردّ کرده است.۴

نکته ديگر، آن که آميختگى زبانى به گونه عکس نيز اثر گذار خواهد بود. براى مثال، در زبان فارسى که آميختگى فراوانى با زبان عربى دارد. گاه واژه‏هاى اصيل عربى، با واژه‏هاى فارسى، مشابهت مى‏يابند و به گونه نادرست فهميده و ترجمه مى‏شوند. برخى نمونه‏هايى اين گونه از آسيب آميختگى را در کتاب آسيب‏شناسى حديث، بخش فارسى زدگى آورده‏ايم.۵

۳. خلط لغت و اصطلاح

معناى اصطلاحى، نتيجه تحوّل معنايى یک واژه عمومی نزد گروهى خاص است. گاه دسته‏اى از مردم يا دانشمندان يک علم خاص، معناى واژه‏اى را تغيير داده و آن را براى معناى مقصود خود، به کار گرفته‏اند. اگر اين معناى جديد تفاوت چشمگيرى با معناى اصلى خود داشته باشد و مقصود متکلّم، معین نشود، دو گونه آسيب، محتمل است: نشاندن معناى لغوى به جاى معناى اصطلاحى و عکس آن.

۳ - ۱. نشاندن معناى لغوى به جاى معناى اصطلاحى

گاه واژه‌‌ای ساده، بار فرهنگى می‌‌یابد و به صورت يک اصطلاح در می‌‌آید، امّا در برخى

1.. النهایة: ج ۱ ص ۱۱۱.

2.. فتح البارى: ج ۱۰ ص ۵۵.

3.. صحیح البخارى: ج ۱ ص ۱۰۲ ح ۲۵۵.

4.. فتح البارى: ج ۱ ص ۳۱۷. نیز، ر.ک: عمدة القارى: ج ۳ ص ۲۰۴.

5.. آسیب‏شناسى حدیث: ص ۱۶۶.


گزیده شناخت نامه حدیث
214

شود، معنايى ديگر مى‏يابد؛ مانند «عَدَلَ عَنِ الطَّريقِ» که به معناى منحرف شدن و کناره گرفتن است «عَدَلَ إلى» که به معناى به سوى جايى رفتن مى‏باشد.۱

۲. آميختگى زبانى

داد و ستد فرهنگى، زمينه داد و گرفت زبانى و وام‏گيرى واژه‏ها را فراهم مى‏آورد. زبان عربى نيز از اين روند فرهنگى بيرون نبوده و نيست؛ هر چند ممکن است واژه‏هايى که به ديگر زبان‏ها داده است، بسيار بيشتر از کلماتى باشد که وام گرفته است.۲ دانشمندان عرب به اين موضوع بویژه در عرصه قرآن کريم توجه داشته و کتاب‏هايى مانند: المعرّب، اثر جلال الدين سيوطى به همين منظور پديد آمده‏اند. برخى از اين واژه‏ها در حديث نيز بازتاب داشته و مفهوم آن را دچار ابهام يا ترديد کرده‏اند. از اين رو، بهنگام شرح و تفسير متن حديث، توجه به ريشه و اصل غير عربى اين کلمات نيز مهم است. کارى که امثال ابن جوزى۳ و زمخشرى۴ و ابن حجر عسقلانى۵ در شرح واژه‏هاى مشکل و غريب احاديث، در نظر داشته‏اند. بى توجهى به اين نکته و تطبيق قواعد صرف و اشتقاق زبان عربى بر اين واژه‏هاى وام گرفته شده از زبان‏هاى ديگر، رهزن حديث پژوه خواهد بود، يا دست کم او را در يافتن معنا از طريق شيوه متداول مراجعه به اصل و يافتن ماده کلمه در فرهنگ لغت، ناکام مى‏گذارد يک نمونه، واژه «الباذق» است. اين واژه، معرّب «باده» فارسى است و ريشه «بذق» در کتاب‏هاى لغت کهن عرب وجود ندارد. لغت پژوهان و غريب‏نگاران و شارحان حديث مانند ابن سيده۶، ابن سلام۷،

1.. ر.ک: الصّحاح: ج ۳ ص ۱۲۴۴، العین: ج ۶ ص ۲۷۶، الإرشاد: ج ۲ ص ۷۴ .

2.. ر.ک: المعرب فى القرآن، محمّد السید على بلاسى: ص ۷ و نیز براى آگاهى از یک فهرست موجز از واژه‏هایى که در اصل غیر عربى بوده‏اند و پس از تعریب، به قرآن راه یافته‏اند. ر.ک: سبل الهدى والرشاد: ج ۱۰ ص ۲۹۳ - ۲۹۶ و واژه‏هاى دخیل در قرآن مجید، آرتور جفرى، ترجمه دکتر فریدون بدره‏اى.

3.. ر.ک: کشف المشکل: ج ۱ ص ۲۲۱ و ۳۵۶ و ۴۶۳ و... .

4.. ر.ک: الفائق فى غریب الحدیث: ج ۱ ص ۲۶۷.

5.. ر.ک: فتح البارى: ج ۱ ص ۱۳۷ و ۲۸۹ و ۳۱۷ و ... و ج ۳ ص ۴۶۷ و ج ۷ ص ۱۱۸ و... .

6.. المخصص: ج ۳ ص ۱۹۷ ماده «خمر».

7.. الغریب المصنف: ج ۲ ص ۱۷۸.

  • نام منبع :
    گزیده شناخت نامه حدیث
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1400/08/19
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1682
صفحه از 439
پرینت  ارسال به