عمل کند، نصيبش میشود و هر کس روشی ناپسند بنيان نهد، جزاى آن و کيفر هر کس که تا روز قيامت بدان عمل کند، بر عهدهاش خواهد بود.
کاربرد واژه سنّت، در معناى لغوىاش، يعنى روش و طريقه، فراوان است، ولی در برخی روايات و پيرو آن ميان محدّثان و فقيهان و عالمان، کاربردهایی متفاوت یافته که افزون بر معناى لغوى، ويژگى خاصّى را نیز در خود جای داده است. اين کاربردها در برخى عرصهها به اصطلاح تبديل شدهاند و کاربران در این عرصهها مانند فقیهان یا محدثان، چه بسا معنای اصطلاحی را منظور دارند بی آن که قرینهای بیاورند. از این رو برای فهم متون، نیازمند آگاهی از کاربردهای اصطلاحی «سنّت» هستیم. این کاربردها را در روايات بر میشمریم.
۱. مقابل بدعت
در اين کاربرد، مراد از سنّت، رهنمود صادرشده از پيامبر اکرم يا امام معصوم است.۱بر این پايه، به هر سخن، عمل، يا ترک عمل از سوی معصوم، سنّت میگوییم و حجّت شرعى تلقّى مىشود و در مقابل بدعت، قرار مىگيرد. بدعت، چيزى است که بدون استناد به منبع وحيانى جزو شريعت، قلمداد شود. سنّت، بدين معنا، گستره معنايى فراوانى دارد و دیگر کاربردها يعنى واجبات غير قرآنى، مستحبّات و عمل مستمرّ معصومان را در برمىگيرد. ۲ کتابهايى با نام «سنن نسائى و بيهقى» به اين اصطلاح از سنّت، اشاره دارند.
۲. عمل مستحب
گاه مقصود از سنّت، عمل مستحب در برابر عمل واجب یعنی «فرض»، «فريضة» يا «مکتوبة» است. فقيهان، نیز از عمل مستحب با عنوان «مسنون» ياد مىکنند. روایات متعددی ناظر به اين معنا از سنّتاند.براى نمونه در یک روایت نمازهاى روزانه واجب ّولى خواندن آنها به جماعت، سنّت یعنی مستحب شمرده شده است.۳