روشن است که اين فرمان در مخالفت صریح با فرمان پيامبر اکرم بود که فرمود: «حديث مرا بشنويد و به ديگران منتقل کنيد»،۱
دو. رواج احاديث ساختگى
عدم کتابت و تدوين احاديث و در اختيار نبودن مرجع معتبر شناسايى و تميز احاديث صحيح از متون غير صحيح، سبب شدند تا زمينه فعّاليت براى جاعلان حديث، در دورههاى بعد فراهم آيد و نااهلان و دنيامداران، انديشهها و تمايلات خود را به پيامبر اکرم نسبت دهند. از اين رو، کسانى که در پى کسب قدرت، ثروت و مکنت بودهاند، يا وجاهت نزد حاکمان و قدرتمداران را طلب مىکردند، با جعل حديث مورد نظر آنان، خود را به آنها نزديک ساخته و منافع خويش را تأمين مىکردند. پديد آمدن نظريه عدالت صحابيان که نظريهاى سياسى براى مقدّس نشان دادن همه اصحاب بود، زمينه جعل و نشر احاديث ساختگی را گسترش داد تا آنجا که در برابر احاديث درست و اثرگذار متعددی، احاديثی دیگر برساختند و نشر دادند.
سه. بروز اختلاف ميان احاديث
ثبت نکردن احاديث، موجب آن شد که به دليل خطا، نسيان و غفلت راويانى که تنها متّکى بر حافظه خود بودند، ميان روايات، اختلاف پديد آيد و اين آسيبها، زمینه پدید آمدن اختلاف میان روايات شد، آسیبها و اختلافهایی که میتوانست با نگارش و تدوين حديث، پدیدار نشود یا به شدت کاهش یابد. سوگمندانه کتابت نکردن حديث، سبب شد نقلهاى گوناگون از يک واقعه چندان متفاوت شوند که معارض جلوه کنند و نقلهاى مکرّر و چند باره روايت، ما را از متن اصلى و نخست دور و دورتر کنند.
چهار. معتبر شدن آرای غیر معصومان
هر نظام اجتماعى، نيازمند تکيهگاهى قوى و امين براى نظم بخشيدن به قواعد و قوانين حاکم بر جامعه است. تبلور اين قوانين در جامعه اسلامى، در آموزههاى قرآن و معصومان جلوه مىکند. در اين ميان، اهل سنّت که تنها عصمت پيامبر را باور داشتند، براى تکامل