طوسى، روایت غیرمقبول شومی خانه و مَركَب و زن را نتیجه تقطیع نادرست میداند.۱ نمونه دیگر «أوّلُ مَن كاتَبَ لقمانُ» است كه «كاتَبَ» در آن به نامهنگارى معنا شده، در حالى كه متن کامل «أوّلُ مَن كاتَبَ لقمان الحكيم وَكانَ عبداً حَبَشياً»۲ مىفهماند كه به معناى «پيمان کتبی ميان بنده و اربابش» بوده است:
۷. نقل معنا
«نقل معنا»، يعنى نقل محتواى يک خبر، بدون اصرار بر عین واژهها و عبارتهای آن. اين شيوه، در نقل شفاهى رايج بوده و در نقل كتبى نيز هنگام نقل قول غير مستقيم، به كار مىرود. امامان، اين شيوه عقلايى را تأييد ولی شرط كردند كه تفاوت واژهها، به تفاوت معنا نينجامد.۳
پذيرش اين شيوه، نتيجه مىدهد كه نمىتوان همه همه جزئيات و ريزهكارىهاى متن را پيش از جستجو و مشابهيابى، معتبر خواند. اين، اما به معناى بىاعتبار بودن همه متون نيست؛ زيرا ممكن است دستِكم، يكى از روايتها، اصل الفاظ را به صورت دقيق، نقل كرده باشد. بر اين پايه، بايد ميان تفاوت و تعارض نقلها، تفاوت نهاد و لازم نيست تنها بخشِ تكرار شونده و قدرِ مشترک نقلها را معتبر دانست و بخشهاى تكرار نشده و ويژه هر نقل را هميشه نادرست دانست. همه نقلهاى هممضمون از راویان ثقه، در صورت متعارض نبودن با يكديگر، معتبر مىمانند؛ زيرا راویانی که روایت آنها پذیرفته میشود، راویانی اند که راستگو و ضابطاند یعنی قادر به دریافت درست حدیث و نقل کامل آن هستند. اینان اگر عین الفاظ را هم نقل نکنند، در گزينش واژهها براى رساندن معنا و مقصود امام توانا هستند.
البته ممكن است راوى به پندارِ خود، همه مضمون حديث را بدون تغيير معنايى، در قالبى جديد نقل كرده باشد؛ امّا در واقع، خطا كرده باشد. اين احتمال خطا در نقل لفظی هم هست و ممکن است راوی درست نشنود یا خوب نبیند، اما در هر دو جا و فقط در باره