محدثّان، از قرن پنجم هجرى، به تدوين این شیوهها در هفت يا هشت يا نُه طريق اقدام کردند. اين اختلاف، ناشى از تداخل برخى از انواع يا جداسازى آنها بوده است. محدثان همچنين به ارزشگذارى آنها در مقام نقل احاديث پرداختند و آنها را بر پایه اعتبارشان مرتب ساختند. ملاک اعتبار، قوت و ضعف استناد و انتساب روايت از سوى راوى به استادش است. برخى راههاى تحمّل، اين استناد را بهتر و دقیقتر و برخی ضعيفتر نشان میدهند. اینک این هشت راه را بر میشمریم:
۱. سماع: يعنى شنيدن روايت از استاد، چه وى، حديث را از حافظه يا کتاب بخواند.
اين نوع فراگيرى حديث را قوىترين شيوه دانستهاند؛ چه آن که نقش استاد، به شکل فعّال بوده و دقّت ياددهى آن، بيشتر از ديگر راههاست.۱ راوى براى بيان اين طريق، از تعبير «سَمِعْتُ» و در مرتبه بعد، «حَدَّثَنى» و «حَدَّثَنا» استفاده مىکند.۲
۲. قرائت يا عرض: خواندن و عرضه حديث از سوى راوى بر استاد را قرائت يا عرض گويند، چه راوى از حفظ، بر استاد بخواند و چه از روى کتاب، يا شخص مُعتمد ديگرى براى استاد بخواند و راوى، گوش دهد يا بنويسد.۳ برخى اين طریق را همارزش با سماع دانسته و برخى آن را ضعيفتر شمردهاند؛ چه آن که نقش فعّال استاد در اين ميان، کمتر است.
تعبيرهاى واضح در بيان اين طريق، «قَرأَتْ عَلى فُلانٍ» و «قُرِئَ عَلى فُلانٍ وَ أَنَا أَسْمَعُ، فَأَقَرَّ بِهِ» هستند؛ اگر چه از تعبيراتى همچون «حَدَّثَنى قَرائَةً» و «أَخْبَرْنى قَرائَةً» هم مىتوان استفاده کرد.۴
۳. اجازه: رخصت دادن استاد به شاگرد براى نقل احاديثش از کتاب يا آنچه را که شنيده، اجازه گويند. در اين روش، نقش استاد، منحصر به همان اجازه است. محدّثان، اجازه را