۲۱۹.امام على علیه السّلام -در نامهاش به حارث هَمْدانى -: هر آنچه را شنیدی، براى مردم بازگو مکن که همين براى دروغگويى، کافى است و هر آنچه را مردم به تو گفتند، انکار مکن که همين براى نابخردى بس است.
۲۲۰.تهذيب الأحكام- به نقل از عبيده سلمانى -: شنيدم که على علیه السّلام مىفرمايد: «اى مردم! از خدا بترسيد و براى مردم، به آنچه نمىدانيد، فتوا ندهيد؛ چرا که پيامبر خدا، گاه، سخنى فرموده و سپس از آن به سخنى ديگر، باز گشته است۱ و گاه، سخنى فرموده که هر کس آن را در غير موضعش بگذارد، بر او دروغ بسته است».
عبيده و علقمه و اسود و عدّهاى ديگر برخاستند و گفتند: اى امير مؤمنان! پس با آنچه در باره [تفسير] قرآن براى ما [از صحابيان و ديگران] روايت شده است، چه کنيم؟فرمود: «در باره آنها از عالمان خاندان محمّد سؤال مىشود».
ه - نقل کردن آنچه خِردها، تابِ آن را ندارند۲
۲۲۱.تاريخ دمشق- به نقل از ابن عبّاس -: به پيامبر خدا صلی الله علیه و آله گفتند: همه آنچه را از شما مىشنويم، نقل کنيم؟ فرمود: «آرى، مگر حديثى براى کسانى که عقلهايشان آن را در نمىيابد که براى برخى از آنها فتنه مىشود».
۲۲۲.امام على علیه السّلام: آيا دوست داريد که خدا و پيامبرش تکذيب شوند؟! با مردم از چيزى بگوييد که مىفهمند و از آنچه نمىپذيرند، دست بداريد.
۲۲۳.امام صادق علیه السّلام -به ابو سعيد مدائنى -: به دوستان ما سلام برسان و به آنان اعلام کن که حديث ما را در دژهاى استوار و سينههاى فهيم و عقلهاى پا بر جا، جاى دهند. سوگند به آن که دانه را شکافت و موجودات را آفريد، آن که به آبروى ما تعرّض مىکند و پرچم جنگ با ما را برمى افرازد، زيانش بر ما بيشتر از زيان کسى نيست که حديث ما را نزد آن که تاب تحملّش را ندارد، افشا مىکند.
۲۲۴.امام كاظم علیه السّلام: خردمند به کسى که بيم دارد تکذيبش کند، سخنى نمىگويد و از کسى که بيم ندادن او را دارد، چيزى نمىخواهد و وعدهاى نمىدهد که از عهده انجام دادنش بر نمىآيد و به آنچه که در اميدوارىاش سرزنش شود، اميد نمىبندد و به کارى که مىترسد در آن درمانَد، اقدام نمىورزد.