۳. پیروی از پيامبر
آیات فراوانى از قرآن کریم به پيروى از پیامبر فرمان داده، اطاعت از ایشان را با اطاعت از خدا برابر گرفته اند و از مخالفت با ايشان نهی کردهاند مانند: (وَأَطِيعُوا ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ).۱ و نیز (فَلیَحذَرِ الَّذینَ یُخالِفونَ عَنْ أمرِهِ أن تصیبَهُم فِتنةٌ أو یُصیبَهُم عَذابٌ ألیمٌ).۲ همچنین بر هدايتگرى ایشان تأکيد ورزیده و آن را واقعنما و رساننده به رستگاری دانسته است مانند (وَ إِن تُطِيعُوهُ تهْتَدُوا).۳ قرآن همچنین به پیروی از خصوص اوامر و نواهى پيامبر تصریح کرده و فرمان داده است:
(وَ مَآ آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ.۴
آنچه را پيامبر براى شما آورده، بگيريد [و اجرا کنيد] و از آنچه نهى کرده، خوددارى نماييد و از [مخالفت با] خدا بپرهيزيد که خداوند، کيفرش شديد است!).
۴. اسوه بودن پيامبر
قرآن کريم، پيامبر اکرم را اسوه و الگوى مؤمنان معرّفى کرده و فرموده است:
(لَّقَدْ كَانَ لَكُمْ فِى رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْأَخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا.۵
قطعاً براى شما پيامبر خدا، سرمشقى نيکوست؛ براى آن کس که به خدا و روز بازپسين، اميد دارد و خدا را فراوان ياد مىکند).
اسوه بودن پيامبر به معنای روا بودن الگوبرداری از زندگی ایشان و این به معناى اعتبار تمامی گفتار و رفتار پیامبر میباشد. اگر این اعتبار، فراگیر و شامل همه سخنان و کارهای ایشان نباشد، به معنای آن است که برخی سخنان یا رفتار ایشان نادرست است و رساننده به سعادت نیست. پس یا باید توصيه به سرمشق قرار دادن پيامبر محدود شود یا بپذیریم که