گزارشهایی دیگر، از زبان امير مؤمنان علیه السّلام، امام حسن را مطلاق (بسيار طلاق دهنده) ناميده و به مردم توصيه کردهاند از ازدواج با ايشان، خوددارى کنند.۱
برخى، گفتار اميرمؤمنان علیه السّلام را مکرّر۲، يا در سخنرانى عمومى۳ دانستهاند و گاه علّت مخالفت ايشان را بیم از کينهورزى قبائل برشمردهاند.۴ برخى متون نیز مخالفت ياران امير مؤمنان علیه السّلام با ايشان و تمايل به ازدواج دختران خود با امام حسن را ذکر کردهاند.
یک گزارش اهل سنت، طلاقهاى بدون دليل امام را با وجود علاقه اش به همسران، ياد کرده۵ و برخى، بهانهجويى امام حسن علیه السّلام را براى طلاق، مطرح کردهاند؛ از جمله اینکه يکى از همسران خلافت امام حسن علیه السّلام را به ايشان تبريک گفت، ولى امام آن را به معناى خوشحالى از قتل امير مؤمنان تعبير و او را سه طلاقه کرد و توضيح او را هم نپذيرفت. پس از آن و هنگامی که از محبّت فراوان او آگاه شد، با بيان عذر سه طلاقه کردن یکباره او، ازدواج با وی را مجاز ندانست.۶
در گزارشهايى نیز از مهريه کلان، همچون بيش از ده و بیست هزار درهم۷ و حتّى صد کنيز همراه صد هزار درهم، ياد شده است.۸ یک گزارش نیز از ازدواجهاى جمعی با چهار همسر و طلاقهاى يکباره چهار همسر دیگر ياد کرده است.۹ در موردى ديگر، آن گاه که پدر عروس به سبب ويژگى مطلاق بودن ايشان، درخواست عدم طلاق دختر خود را مطرح مىکند، با مخالفت امام و لغو اصل ازدواج، رو به رو مىشود.۱۰
1.. ر.ک: شناختنامۀ حدیث: ح ۷۹۸.
2.. ر.ک: همان: ح ۷۹۳.
3.. ر.ک: همان: ح ۷۹۶.
4.. ر.ک: سیر أعلام النبلاء: ج ۳ ص ۲۶۲ ش ۴۷.
5.. ر.ک: تاریخ دمشق: ج ۱۳ ص ۲۵۱، تهذیب الکمال: ج ۶ ص ۲۳۷ ش ۱۲۴۸.
6.. ر.ک: تاریخ دمشق: ج ۱۳ ص ۲۵۰.
7.. ر.ک: قوت القلوب: ج ۲ ص ۴۱۲.
8.. ر.ک: تاریخ دمشق: ج ۱۳ ص ۲۴۹، حلیة الأولیاء: ج ۲ ص ۳۸ ش ۱۳۲.
9.. همانجا.