۴۴۶.پيامبر خدا صلی الله علیه و آله: در آخرْ زمان، دجّالهاى دروغگويى خواهند بود که احاديثى برايتان مىآورند که نه خودتان و نه پدرانتان نشنيدهايد. از آنها بر حذر باشيد تا شما را گمراه و مفتون نکنند.
۱۱ / ۵
خبر دادن امير مؤمنان صلی الله علیه و آله از فراوانى حديثسازى پس از خود
۴۴۷.امام على علیه السّلام: به زودى، پس از من، روزگارى بر شما مىآيد که در آن روزگار، چيزى نهانتر از حق و آشکارتر از باطل و فراوانتر از دروغ بستن به خداى متعال و پيامبرش صلی الله علیه و آله نباشد.
۱۱ / ۶
احاديث ساختگى در توصيف خداوند عز و جل
۴۴۸.الموضوعات- به نقل از ابو هُرَيره -: گفته شد: اى پيامبر خدا! خداى ما از چيست؟ فرمود: «از آبى تلخ. نه از زمين است و نه از آسمان. خداوند، اسبى آفريد و آن را دوانْد تا عَرَق کرد. آن گاه خود را از آن عَرَق آفريد».
۴۴۹.الكافى- به نقل از ابراهيم بن محمّد خزّاز و محمّد بن حسين -: خدمت ابو الحسن الرضا علیه السّلام رسيديم و براى ايشان [روايتى را] بازگو کرديم [که مىگويد]: محمّد صلی الله علیه و آله، پروردگارش را به صورت جوان رشيد سىسالهاى ديد. نيز گفتيم: هشام بن سالم و صاحب طاق [مؤمن طاق] و ميثمى مىگويند که خدا تا ناف، ميانتهى و بقيهاش توپُر است.
امام علیه السّلام براى خدا به سجده افتاد. سپس گفت: «پاکى تو. تو را نشناختند و يگانهات ندانستند. از اين رو، تو را [چنين] وصف کردند. پاکى تو. اگر تو را شناخته بودند، بىگمان، همان گونه وصفت مىکردند که تو خود، خويشتن را وصف کردهاى. پاکى تو. چگونه حاضر شدند تو را به غيرتو مانند کنند؟ بار خدايا! من، تو را وصف نکنم، مگر به آنچه تو خود در وصف خويش گفتهاى و تو را به آفريدگانت، مانند نکنم. تو اهل همه خوبىها هستى. پس مرا از مردمان ستمکار، قرار مده».
سپس، رو به ما کرد و فرمود: «خدا را جز آن بدانيد که در وهم خويش آورديد».
آن گاه افزود: «ما، خاندان محمّد، راه ميانهايم. جلو رونده (اهل غلوّ و افراط)، به سوى ما بر نگردد و واپس مانده (اهل کوتاهى و تفريط)، سوى ما نشتابد. اى محمّد! پيامبر خدا صلی الله علیه و آله، آن گاه که عظمت پروردگارش را ديد، جوانى رشيد و سىساله بود. اى محمّد! خداوندگار من، بزرگتر و والاتر از آن است که ويژگى آفريدگان را داشته باشد».
گفتم: فدايت گردم! چه کسى دو پايش در سبزه (/ حنا) بوده است؟ فرمود: «محمّد، [پيامبر خدا صلی الله علیه و آله]. آن گاه که با دل خويش به پروردگارش نگريست، خدا، او را در نورى مانند نور پردهها[ى نورانى] قرار داد تا آنچه در پردههاست، برايش آشکار شود. نور خدا، برخى از آن، سبز است، برخى سرخ، برخى سفيد و برخى رنگهاى ديگر. اى محمّد! آنچه قرآن و سنّت گفتهاند، ما نيز همان را مىگوييم».۱