335
گزیده شناخت نامه حدیث

روايت را مشخّص و آن را ناظر به فرد يا گروه خاصّى مى‏کند که حفظ جان و کيان شخص آنان، در گرو عمل به آن روايت است، نه بيان حکمى معتبر و لازم الإجرا براى همگان.

۱ - ۴. بَدا

برخى اختلاف حديث‏ها به مسئله بَدا در هستى، باز مى‏گردند. بدا، به معناى تغيير در نگرش، آگاهى و دگرگونى پيش‌بينى‏ها نسبت به رويدادهاست. بدا، تغيير در اراده الهى نيست؛ زيرا ذات مقدّس الهى، نمى‏تواند محل دگرگونى و تبدّل احوال باشد. بر اين پايه، محتمل است که امام معصوم، ابتدا بر اساس آگاهى‏هاى در دسترس خود، نسبت به واقعه‏اى مانند ظهور منجى بشر، اظهار نظر و پيش بينى کند؛ امّا خداوند، امور را بدان گونه مقدّر و جارى نسازد و امام از اين امر نيز آگاهى يابد و همين را نيز خبر دهد. در اين صورت، دو حديث امام، متعارض مى‏نمايد، در صورتى که هر دو روايت، صادر شده‏اند، امّا ناظر به دو چيزند. يکى ناظر به رويه و آنچه در بدايت امر، قابل وقوع مى‏نمود و ديگرى، ناظر به حقيقت ماجرا و آنچه در لايه باطنى، در حال وقوع و پيدايش است. در يک حديث،۱ اين مسئله عنوان شده و آن را به آيه ۳۹ سوره رعد: (يَمْحُوا اللَّهُ مَا يَشَآءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِندَهُ أُمُّ الْکتَابِ۲ پيوند زده‏اند. نمونه تاريخى بَدا، فرمان الهى به ذبح اسماعيل فرزند ابراهيم نبى علیهما السّلام و نيز فوت اسماعيل فرزند امام صادق است که تصوّر برخى بر امامت او پس از امام صادق علیه السّلام بوده است، امّا در زمان حيات امام از دنيا رفت. نمونه تعارض دو حديث به دليل بَدا نيز حديث ظهور قائم در سال فلان و سپس، اعلام به تأخير افتادن آن است.

۱ - ۵. حديث‏سازى

يکى از عوامل پيدايش اختلاف در ميان احاديث اهل بيت علیهم السّلام، دست بردن در ميراث سترگ آنان است. حديث‏سازان، براى پيشبرد مقاصد خود، احاديثى را در فضائل و مناقب کسانى مى‏ساختند که سود نهايى آن، نصيب ايشان يا اربابان و حاميان آنها مى‏شد. گاه اين

1.. ر.ک: ح ۷۱۳.

2.. «خداوند، هر چه را بخواهد، محو و هر چه را بخواهد، اثبات مى‏کند و اُمّ الکتاب لوح محفوظ نزد اوست».


گزیده شناخت نامه حدیث
334

چند حديث تقيّه‏اى در فقه و احکام جزئى و يا امورى مانند منزلت سياسى و برخى کمالات ائمّه علیهم السّلام يافت؛ امّا براى تقيّه در انديشه‏هاى کلامى و عقايد اصلى، نمونه‏هاى فراوانى در دسترس نيستند و چنين حديثى، در بخش اخلاق و مواعظ، تقريباً ناياب است. علّت اين امر نيز روشن است: زيرا در توصيه به اخلاق نيکو و رفتار پسنديده، زمينه بيم از کسى وجود ندارد. افزون بر اين، خلفاى اموى و عبّاسى، نه مى‏خواستند و نه مى‏توانستند سيماى حکومت را چهره‏اى غير اخلاقى و ناپسند، جلوه دهند و سپس، آن را چنان بر جامعه حاکم و غالب سازند که مخالفت با آن، ممکن نباشد و امامان علیهم السّلام، ناگزير از همراهى با آن باشند. گفتنى است اين که در دو مسئله شرابخوارى و غنا، با همه رواجش ميان زمامداران، نه تنها هيچ گونه موافقت فتوايى و عملى‏اى از امامان علیهم السّلام مشاهده نشده؛ بلکه مخالفت گفتارى و رفتارى ايشان با اين دو گناه، زبانزد بوده است.۱ افزون بر اين، احاديثى چند، تقيّه نکردن امام باقر علیه السّلام و امام صادق علیه السّلام را در مخالفت با نوشيدن مسکر، به صراحت بيان کرده‏اند.۲

گفتنى است تعداد احاديث فقهى تقيّه‏اى نيز، چندان زياد نيست. شيخ طوسى، در ميان حدود ۱۴ هزار روايتى که در تهذيب الأحکام آورده، تنها حدود دويست روايت و يا گروه حديثى را تقيّه‏اى مى‏داند که برخى از آنها هم، احتمالى است، نه حتمى. شيخ حرّ عاملى نيز در ميان بيش از ۳۵ هزار روايت وسائل الشيعة، تنها حدود چهارصد روايت را تقيّه‏اى خوانده است و فقط شيخ يوسف بحرانى در الحدائق الناضرة، تعداد آنها را تا نهصد روايت، رسانده است. مبناى نظرى بحرانى در تقيّه، با ديگر فقيهان شيعه، تفاوت دارد. ايشان، مشابهت حديث با آراى فقيهان اهل سنّت را براى تقيّه‏اى خواندن آن، کافى مى‏داند.۳

پس از احراز صدور تقيّه‏اى روايت، حجّيت آن براى زمان و مکان ديگر، از ميان مى‏رود و سوى ديگر تعارض، حجّت و معتبر مى‏شود. در اصطلاح علم اصول فقه، اثبات تقيّه، جهت صدور

1.. ر.ک: الکافى: ج ۶ ص ۴۱۳ (باب «من اضطرّ إلى الخمر للدواء أو للعطش أو للتقیة») و ص ۴۱۵ و ۴۲۳ (باب «الفقّاع و ص ۴۳۱ (باب «الغناء»).

2.. ر.ک: همان: ص ۴۱۴ و ۴۱۵ ح ۱۱ و ۱۲.

3.. ر.ک: الحدائق الناظرة: ج ۱ ص ۵، نقش تقیه در استنباط: ص ۲۴۷، ۲۵۱ و ۲۵۲.

  • نام منبع :
    گزیده شناخت نامه حدیث
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1400/08/19
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2029
صفحه از 439
پرینت  ارسال به