327
گزیده شناخت نامه حدیث

۴۲۴.پيامبر خدا صلی الله علیه و آله: آنچه را که به شکت مى‏اندازد، فرو گذار و آنچه را به شکت نمى‏اندازد، به کار بند که فقدان چيزى را که براى خداى عز و جل فرو گذاشته‏اى، هرگز حس نخواهى کرد.

۴۲۵.امام على علیه السّلام: برادر تو، دين توست. پس تا مى‏توانى براى دينت احتياط کن.

۶. تخيير هنگام نبودن مُرجّح

۴۲۶.امام صادق علیه السّلام - به حارث بن مُغَيره در باره اختلاف حديث -: هنگامى که از يارانت، حديث شنيدى و همگى آنها مورد اطمينان بودند، برايت آزاد است [هر کدام را به کار ببندى] تا آن گاه که قائم را ببينى و حديث را به او بازگردانى [و از صحت و معناى آن جويا شوى].

۴۲۷.الكافى- به نقل از سَماعه -: از امام صادق علیه السّلام پرسيدم: دو نفر از همکيشان شخصى براى او در باره کارى، روايتى نقل مى‏کنند و يکى از آن دو مى‏گويد آن کار را بکند و ديگرى، او را از آن، نهى مى‏نمايد. آن شخص، چه کند؟ فرمود: «صبر کند تا فردى را ديدار کند که حکم درست را به او خبر دهد و تا زمانى که او را ديدار کند، دستش باز است».
و در روايتى ديگر، آمده است: «به هر يک از آن دو روايت، از باب تسليم، عمل کنى، مُجاز هستى».

۴۲۸.امام مهدى علیه السّلام - هنگامى که از ايشان سؤال شد: خداوند، عزّتت را مستدام بدارد! نوشته‏ام را ببين و نظرت را به من بگو و با تفضّل و احسانت، کارم را آسان کن تا اين نيکى‏ات را نيز بر ديگر نيکى‏هايت به من، بيفزايم. خداوند، عزّتت را مستدام گرداند! نياز پيدا کرده‏ام که از يکى از فقيهان، در باره نمازگزارى بپرسى که چون از تشهّد اوّل و براى رکعت سوم بر مى‏خيزد، آيا واجب است که تکبير بگويد؟ برخى ياران ما مى‏گويند: تکبير، بر او واجب نيست و همين که بگويد: «بِحَولِ اللّهِ وَ قُوَّتِهِ أقومُ وَ أقعُدُ؛ به نيرو و قدرت خدا، بر مى‏خيزم و مى‏نشينم»، کافى است؟ -: در اين باره، دو حديث است. يک حديث، اين است که اگر از حالتى به حالت ديگر منتقل شد، تکبير بگويد و حديث ديگر، آن است که چون سرش را از سجده دوم برداشت و تکبير گفت و سپس نشست، براى برخاستن پس از اين نشستن، تکبيرى نيست و اين براى تشهّد اوّل هم به همين گونه است و از سرِ تسليم، به هر يک از احاديث عمل کنى، درست و کافى است.۱

1.. لحن سخن امام در این روایت، با گویش ایشان در موارد دیگر متفاوت است. ظاهرا امام مهدى در صدد ارائه روش به عالمان شیعه است که در موارد اختلاف مضمون دو حدیث، عمل کردن به هر یک از آنها مجزى است. گفتنى است سند این حدیث نیز اعتبار لازم را ندارد. (م)


گزیده شناخت نامه حدیث
326

۴۲۴.عنه صلی الله علیه و آله: دَع ما يُريبُكَ إلیٰ ما لا يُريبُكَ؛ فَإِنَّكَ لَن تَجِدَ فَقدَ شَيءٍ تَرَكتَهُ لِلّٰهِ عز و جل.۱

۴۲۵.الإمام عليّ علیه السّلام: أخوكَ دينُكَ، فَاحتَط لِدينِكَ بِما شِئتَ.۲

۶. التَّخييرُ عِندَ فَقدِ المُرَجِّحِ

۴۲۶.الإمام الصادق علیه السّلام - لِحارِثِ بنِ المُغيرَةِ فِي اختِلافِ الحَديثِ -: إذا سَمِعتَ مِن أصحابِكَ الحَديثَ وكُلُّهُم ثِقَةٌ فَمُوَسَّعٌ عَلَيكَ حَتّى تَرَى القائِمَ فَتَرُدَّهُ إلَيهِ.۳

۴۲۷.الكافي عن سماعة عن الإمام الصادق علیه السّلام، قال: سَأَلتُهُ عَن رَجُلٍ اختَلَفَ عَلَيهِ رَجُلانِ مِن أهلِ دينِهِ في أمرٍ كِلاهُما يَرويهِ: أحَدُهُما يَأمُرُ بِأَخذِهِ وَالآخَرُ يَنهاهُ عَنهُ، كَيفَ يَصنَعُ؟ فَقالَ: يُرجِئُهُ حَتّى يَلقى مَن يُخبِرُهُ، فَهُوَ في سَعَةٍ حَتّى يَلقاهُ.
وفي رِوايَةٍ اُخرى: بِأَيِّهِما أخَذتَ مِن بابِ التَّسليمِ وَسِعَكَ.۴

۴۲۸.الإمام المهدي علیه السّلام ـ لَمّا سُئِلَ: فَرَأيَكَ أدامَ اللّهُ عِزَّكَ في تَأَمُّلِ رُقعَتي، وَالتَّفَضُّلِ بِما يُسَهِّلُ لِاُضيفَهُ إلى سائِرِ أياديكَ عَلَيَّ، وَاحتَجتُ أدامَ اللّهُ عِزَّكَ أن تَسأَلَ لي۵ بَعضَ الفُقَهاءِ عَنِ المُصَلّي إذا قامَ مِنَ التَّشَهُّدِ الأَوَّلِ لِلرَّكعَةِ الثّالِثَةِ، هَل يَجِبُ عَلَيهِ أن يُكَبِّرَ؟ فَإِنَّ بَعضَ أصحابِنا قالَ: لا يَجِبُ عَلَيهِ التَّكبيرُ، ويُجزيهِ أن يَقولَ بِحَولِ اللّهِ وقُوَّتِهِ أقومُ وأَقعُدُ -: إنَّ فيه حَديثَينِ، أمّا أحَدُهُما فَإِنَّهُ إذَا انتَقَلَ مِن حالَةٍ إلى حالَةٍ اُخرى فَعَلَيهِ تَكبيرٌ، وأَمَّا الآخَرُ فَإِنَّهُ رُوِيَ أنَّهُ إذا رَفَعَ رَأسَهُ مِنَ السَّجدَةِ الثّانِيَةِ فَكَبَّرَ ثُمَّ جَلَسَ ثُمَّ قامَ، فَلَيسَ عَلَيهِ لِلقِيامِ بَعدَ القُعودِ تَكبيرٌ، وكَذلِكَ التَّشَهُّدُ الأَوَّلُ، يَجري هذَا المَجرى، وبِأَيِّهِما أخَذتَ مِن جِهَةِ التَّسليمِ كانَ صَوابا.۶

1.. تاريخ بغداد: ج ۲ ص ۲۲۰ الرقم ۶۶۲ و ص ۳۸۷ الرقم ۹۰۵، حلية الأولياء: ج ۶ ص ۳۵۲ الرقم ۳۹۴، تاريخ أصبهان: ج ۲ ص ۲۱۳ الرقم ۱۴۹۴ كلّها عن ابن عمر، كنز العمّال: ج ۳ ص ۴۲۹ ح ۷۲۹۷؛ كنز الفوائد: ج ۱ ص ۳۵۱، نزهة الناظر: ص ۴۶ ح ۸۲ عن الإمام الحسن علیه السّلام عنه صلی الله علیه و آله بزيادة «فإنّ الحقّ طمأنينةٌ والكذب ريبةٌ» قبل «لن تجد»، بحار الأنوار: ج ۲ ص ۲۶۰ ح ۱۶.

2.. الأمالي للمفيد: ص ۲۸۳ ح ۹، الأمالي للطوسي: ص ۱۱۰ ح ۱۶۸ كلاهما عن داود بن القاسم الجعفري عن الإمام الرضا علیه السّلام، بحار الأنوار: ج ۲ ص ۲۵۸ ح ۴.

3.. الاحتجاج: ج ۲ ص ۲۶۴ ح ۲۳۴ عن الحارث بن المغيرة، بحار الأنوار: ج ۲ ص ۲۲۴ ذيل ح ۱.

4.. الكافي: ج ۱ ص ۶۶ ح ۷، بحار الأنوار: ج ۲ ص ۲۲۷ ح ۶.

5.. كذا في المصدر، وفي الاحتجاج «إن يسألني» بدل «أن تسأل لي»، وهو المناسب في المقام.

6.. الغيبة للطوسي: ص ۳۷۸ ح ۳۴۶، بحار الأنوار: ج ۲ ص ۲۷۷ ح ۲۹.

  • نام منبع :
    گزیده شناخت نامه حدیث
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1400/08/19
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2058
صفحه از 439
پرینت  ارسال به