285
گزیده شناخت نامه حدیث

۴. انکار حديث

۳۶۷.رجال الكشّى- به نقل از يونس بن عبد الرحمان -: به [کوفه در] عراق رفتم و در آن‏جا، گروهى [اندک] از ياران امام باقر علیه السّلام را ديدم و نيز شمار فراوانى از ياران امام صادق علیه السّلام را مشاهده کردم. از آنان، حديث شنيدم و کتاب‏هايشان را گرفتم و بعدها، آنها را به ابو الحسن الرضا علیه السّلام نشان دادم. امام [رضا] علیه السّلام بسيارى از احاديث آنها را از امام صادق علیه السّلام ندانست.

۳۶۸.الكافى- به نقل از احمد بن محمّد بن ابى نصر -: به امام رضا علیه السّلام گفتم: ياران ما، روايت مى‏کنند که تراشيدن سر در غير از حجّ و عمره، گونه‏اى مُثله کردن۱ است.امام فرمود: «امام کاظم علیه السّلام، هنگامى که مناسک حجّش را به پايان رساند، به روستايى به نام سايَه رفت و سرش را تراشيد».

۹ / ۱۰

عرضه حديث بر امام جواد علیه السّلام

۱. تأييد حديث

۳۶۹.الكافى- به نقل از على بن مهزيار -: [به امام جواد علیه السّلام] گفتم: يکى از وابستگانت، از پدرانت علیهم السّلام روايت کرده که هر وقفى که وقتى معيّن دارد، بر وارثان، نافذ و واجب است و هر وقفى که وقتش معلوم نيست و مجهول است، باطل است و به وارثان، باز مى‏گردد و تو، سخن پدرانت را بهتر مى‏دانى. امام علیه السّلام نگاشت: «نزد من نيز چنين است».

1.. «مُثله کردن»، یعنى بینى و گوش کشته را بُریدن تا مایه عبرت دیگران شود؛ امّا در این‏جا، مقصود آن است که سرتراشیدن از دیدگاه برخى زشت و مایه انگشت‏نما شدن است.


گزیده شناخت نامه حدیث
284

۴. إنكارُ الحَديثِ

۳۶۷.رجال الكشّي عن يونس: وافَيتُ العِراقَ فَوَجَدتُ بِها قَطعَةً مِن أصحابِ أبي جَعفَرٍ علیه السّلام، ووَجَدتُ أصحابَ أبي عَبدِ اللّهِ علیه السّلام مُتوافِرينَ، فَسَمِعتُ مِنهُم وأَخَذتُ كُتُبَهُم، فَعَرَضتُها مِن بَعدُ عَلى أبِي الحَسَنِ الرِّضا، فَأَنكَرَ مِنها أحاديثَ كَثيرَةً أن يَكونَ مِن أحاديثِ أبي عَبدِ اللّهِ علیه السّلام.۱

۳۶۸.الكافي عن أحمد بن محمّد بن أبي نصر: قُلتُ لِأَبِي الحَسَنِ علیه السّلام ۲: إنَّ أصحابَنا يَروونَ أنَّ حَلقَ الرَّأسِ في غَيرِ حَجٍّ ولا عُمرَةٍ مُثلَةٌ؟ فَقالَ: كانَ أبُو الحَسَنِ علیه السّلام ۳ إذا قَضى مَناسِكَهُ عَدَلَ إلى قَريَةٍ يُقالُ لَها: سايَةُ، فَحَلَقَ.۴

۹ / ۱۰

عَرضُ الحَديثِ عَلَى الإِمامِ الجَوادِ علیه السّلام

۱. تَأييدُ الحَديثِ

۳۶۹.الكافي عن عليّ بن مهزيار: قُلتُ: رَوى بَعضُ مَواليكَ عَن آبائِكَ علیهم السّلام أنَّ كُلَّ وَقفٍ إلى وَقتٍ مَعلومٍ فَهُوَ واجِبٌ عَلَى الوَرَثَةِ، وكُلُّ وَقفٍ إلى غَيرِ وَقتٍ مَعلومٍ جَهلٌ مَجهولٌ باطِلٌ مَردودٌ عَلَى الوَرَثَةِ، وأَنتَ أعلَمُ بِقَولِ آبائِكَ. فَكَتَبَ علیه السّلام: هُوَ عِنديَ كَذا۵.۶

1.. رجال الكشّي: ج ۲ ص ۴۸۹ ح ۴۰۱، بحار الأنوار: ج ۲ ص ۲۵۰ ح ۶۲.

2.. وهو الإمام الرضا علیه السّلام.

3.. يعني الإمام الكاظم علیه السّلام.

4.. الكافي: ج ۶ ص ۴۸۴ ح ۳، كتاب من لا يحضره الفقيه: ج ۲ ص ۵۲۲ ح ۳۱۲۴ .

5.. قال الشيخ الطوسي: الوقف متى لم يكن مؤبّدا لم يكن صحيحا، ومتى قيّد بوقت وإلى أجل بطل الوقف، ومعنى هذا الّذي رواه عليّ بن مهزيار من قوله: كلّ وقف إلى وقت معلوم فهو واجب، معناه انّه إذا كان الموقوف عليه مذكورا؛ لأنّه ان لم يذكر في الوقف موقوف عليه بطل الوقف، ولم يرد بالوقت الأجل، وكان هذا تعارفا بينهم، والّذي يدلّ على ذلك ما رواه... (تهذيب الأحكام: ج ۹ ص ۱۳۲ ذيل ح ۵۶۱).

6.. الكافي: ج ۷ ص ۳۶ ح ۳۱، تهذيب الأحكام: ج ۹ ص ۱۳۲ ح ۵۶۱ نحوه، وسائل الشيعة: ج ۱۳ ص ۳۰۷.

  • نام منبع :
    گزیده شناخت نامه حدیث
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1400/08/19
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2049
صفحه از 439
پرینت  ارسال به