فهرستنگاری و نسخهشناسی و تصحیح متن است که از حوصله این مقال بیرون است.
۲ - ۱. نقد بيرونى حديث و نشانههای آن
نقد بيرونى، يعنى نقد سند، منبع و مأخذ حديث و بررسى راه دستيابى به آن با بهرهگيرى از اظهار نظر رجالشناسان، راويان و محدّثان. بر پايه اين تعريف، قرار گرفتن راوى کذّاب و وضّاع در سند، نامعتبر بودن منبع حديث، وجود فاصله و گسست در حلقههاى نقل، اقرار راوى به جعل و قضاوت محدّثان در باره بىاصل بودن روايت و نيافتن آن، همه، نشانههايى بر ضعف حديث هستند. اين نشانهها هر يک، تنها در حدّ يک قرينهاند و از اثبات کامل جعل، ناتوان هستند، هر چند به اعتبار حديث، خدشه وارد مىکنند، ولى هيچ يک از اين قرينهها، حديث را به صورت کلّى از اعتبار نمىاندازند و حتّى اقرار راوى - که برخى آن را بهترين دليل بر موضوع بودن حديث گرفتهاند - قرينه و زمينهاى مىشود تا با هشيارى بيشترى با حديث، رو به رو شويم. ما در اينجا با به دست دادن برخى از اين نشانهها، کارايى و گستره آنها را نيز بررسى مىکنيم.
۲ - ۱ - ۱. ضعف مأخذ
بسيارى از نقدهاى محدّثان نخستين، ناظر به کتاب، نه سندِ حديث بوده است. هر اندازه منبع ضعيفتر و داورى کتابشناسان در باره آن منفىتر باشد، اطمينان ما به حديث، کاهش مىيابد. از اين رو، آگاهى از داورى فهرستنگاران و رجالشناسان براى شناسايى کتاب و نويسنده آن، مهم است و زمينه نقد روايات آن را فراهم مىآورد. نامعلوم بودن راه رسيدن کتاب به ما و يا ناشناخته بودن نسخه اصلى و معرّفى نشدن درست و صريح نويسنده نيز زمينه تضعيف را فراهم مىآورد، هر چند تا جعلى خواندن کامل يک کتاب، راهى طولانى در پيش است و نياز به همراهى نشانههاى ديگر دارد.
۲ - ۱ -۲. گسستگى سند
مقصود از گسست در سند، متّصل نبودن حلقههاى سند و طريق نقل حديث است؛ حلقههايى که بايد به صورت متعارف و معمول، فاصلههايى معقول داشته باشند. از اين رو، اگر راوى ادّعا کند که از شخصى حديثى شنيده، امّا امکان ديدن و سماع از او را نداشته