۱. زمینه و فایده نقد حديث
وقوع پدیده جعل حدیث و نشر احادیث ساختگی از یک سو و تصحیف و تحریفها عمدی و سهوی دامنگیر حدیث در کنار دهها آسیب دیگر، ضرورت نقد حديث را نشان میدهد. نقادی درست حدیث مىتواند از ورود احاديث ساختگى به عرصه معرفت دينى، جلوگيری کند و با نشان دادن مشکلات درونى و نهفته متن، يا نشان دادن گسست و ضعف سند، زمينه تضعيف حديث را فراهم مىآورد. نقد حديث، افزون بر کارکرد سلبى، کارکرد ايجابى نیز دارد. نقد حدیث میتواند به ما بیاموزد که راه رویارویی با پدیده حدیث سازی، کنار نهادن همه گنجينه معنوى حديث نیست تا اميدوارانه بکوشيم احاديث را بکاويم و آنچه را معتبر است، بيابيم. فرایند نقد حدیث.
می تواند با برنمودن قوّت سندى حدیث و نشان دادن سازوارى محتوای آن با ديگر آموزههاى دين، ما را به تصحيح و پذیرش حديث، رهنمون سازد.
۲. گونههاى نقد حديث
حديث، از دو بخش سند و متن، تشکيل شده و اعتبارسنجى حديث، وابسته به نقد سند و متن آن است. از اين رو، با اندک تسامح،۱ مىتوان نقد حديث را به دو گونه نقد سندى و نقد متنى، تقسيم کرد.
هر يک از اين دو نقد، شيوهها و قواعدى دارند که نقد کارا و درست را از نقدهاى نابهجا، جدا مىسازند. در اينجا نشانههاى مربوط به سند و مأخذ حديث را در «نقد بيرونى» و نشانهها و معيارهاى مرتبط با محتواى حديث را در «نقد درونى»، بررسى کرده، کارايى گستره و رَوايى هر معيار و نشانه را مطرح مىکنيم. گفتنی است در یک نقد جامع، نیاز است منبع حدیث و انتساب آن به مؤلف و نیز اصالت و صحّت نسخههای آن نیز بررسی شود. ما در اینجا به آن نمیپردازیم. زیرا خود دانشی گسترده و مرتبط با دانش رجالشناسی،