189
گزیده شناخت نامه حدیث

است. آنان، برخى قوانين پيامبر اکرم را مطابق با ميل و سليقه خود نمى‏ديدند و برخی احکام ایشان را نمی پسندیدند.سخن مشهور خليفه دوم در تحریم متعه حج و زنان نشان از همین است.۱ وی با اين سخن، تحريم خود را حاکم بر نظر پيامبر اکرم و ناسخ آن شمرد. مى‏توان گفت که اعتقاد آنها به عدم حجّيت انحصارى همه سخنان پيامبر در همه عرصه‏ها و برتر دانستن باور عرفى و حکومتى نسبت به نظر پيامبر، عامل اصلى برای دور راندن گفتار و رفتار پيامبر از متن جامعه و تحميل فهم خود بوده است. اعتراض آنان به عبد اللّه‏ بن عمرو بن عاص، نشان دهنده بى‏اعتقادى آنها به حجّيت سخنان پيامبر در همه حالت‌ها است. اقدام خليفه دوم در جلوگيرى از نگارش وصيّت پيامبر در روزهاى پايانى عمر نيز نشان دهنده‌‌این باور است. به گفته او، سخنان پيامبر در بیماری و احتضار، حجّت نيست۲. سخن ابو بکر۳ و موارد ديگر نیز بر اين ادّعا دلالت دارند.۴

متأسّفانه، اين رويکرد، به سخن حاکمان پس از پيامبر اکرم حجّيت بخشيد. اين پیامد ناخجسته در کتاب الموطّأ، نوشته مالک - که بيانگر سنّت مردم مدينه است - قابل مشاهده است. اين کتاب، از نخستين کتاب‏هاى تدوين يافته پس از فرمان عمر بن عبد العزيز به نگارش حدیث است که در آن، سخنان پیامبر با حدود ۴۸۰ گزارش، کمتر از سخنان صحابيان و تابعيان با حدود ۶۱۰، گزارش است. جالب توجه‌‌اینکه در این بخش، بيشتر سخنان، از آنِ خليفه دوم و فرزندش عبد اللّه‏، است.۵

از اين رو، مى‏توان دليل اصلى منع از کتابت و تدوين روايات پيامبر را، اعتبار بخشي به گفتار و رفتار صاحبان قدرت دانست. آنگاه که عرصه از گفتار و رفتار مرواریدسان پیامبر تهی گشت، مجالی برای جاى‏گزين کردن سخنان صحابیان فراهم آمد. روشن است که‌‌این جایگزینی و اعتباربخشی به گفتار و کردار صحابیانی که قدرت را به چنگ آورده بودند، زمینه بسیاری از کارها را برای حاکمیت فراهم ‏نمود و دست خلیفه را کامل ‌‌گشود.

1.. السنن الکبرى: ج ۷ ص ۳۳۵ ح ۱۴۱۷۰ «کانَتا مُتعَتانِ عَلى عَهدِ رَسولُ اللّهِ وأنا أنهى عَنهُما ...».

2.. ر.ک: صحیح البخارى: ج ۱ ص ۵۴ ح ۱۱۴ و مسند ابن حنبل: ج ۱ ص ۶۹۵ ح ۲۹۹۲.

3.. ر.ک: شناخت نامۀ حدیث: ح ۴۶۲.

4.. ر.ک: تذکرة الحفّاظ: ج ۱ ص ۲ ـ ۷، تدوین السنّة الشریفة: ص ۴۲۳ ـ ۴۲۸.

5.. ر.ک: کتاب الموطّأمع التعلیق الممجد: فهرس الأحادیث والآثار.


گزیده شناخت نامه حدیث
188

واقع‏نما هستند و گزارش آنها بر معرفت دينى و آگاهى امت مى‏افزايد.

انگيزه منع تدوين حديث

آنچه تاکنون بيان شد، توجيهاتى براى موجه جلوه دادن منع از کتابت حديث بودند که آنها نپذیرفتیم. برخى نیز منع تدوين حديث را يک راه‏کار سياسى براى جلوگيرى از نقل و انتشار فضائل امير مؤمنان و اهل بيت دانسته‌اند که پس از گذشت يک قرن و کم رنگ شدن حضور اهل بيت و محقق شدن این هدف، کتابت حديث، آزاد شد.۱

برخى قرائن، اين نظريه را تأييد مى‏کنند. براى نمونه، خليفه دوم، گفته است:

از گزارش رواياتِ پيامبر بکاهيد، مگر رواياتى که به آنها عمل مى‏شود.۲

مراد او آن بود که تنها روايات فقهى را نقل کنيد. بنا بر اين، رواياتى که به آنها عمل نمى‏شود، همانند فضائل اهل بيت، مشمول قاعده منع مى‏شدند. در کتاب تقييد العلم آمده است:

علقمه، کتابى از مکه يا يمن آورده بود که در آن، احاديثى در باره اهل بيت پيامبر وجود داشت. اين نوشته را به عبد اللّه‏ بن مسعود دادند، او به کنيزش گفت ظرف آبى بياورد و همه نوشته‏ها را محو کند. به او گفتند که در اين نوشته‏ها، احاديث خوبى هست، ولى عبد اللّه‏ بن مسعود همه احاديث را محو کرد.۳

در روزگار امویان، منع از نگارش فضائل اهل بيت شدّت گرفت. برای نمونه خالد قسرى، والی اموی، مورّخى را مأمور نگارش سيره پيامبر اکرم و جنگ‏هاى ايشان کرد. مورّخ پرسيد: آيا کارهاى على بن ابى طالب را نيز ياد کنم و بنویسم؟ خالد، جواب داد: «هيچ يادى از او نکن، مگر آن که [نکوهش او باشد و] او را در قعر جهنّم نشان دهد!»۴

نظر برگزيده

به نظر مى‏رسد دليل اصلى در جلوگيرى از تدوين روايات پيامبر افزون بر جلوگيرى از نشر فضائل اهل بيت، تلاش حاکمان در ترويج فرهنگ و انديشه خود و جايگزينى آن به جاى سنّت نبوى بوده

1.. ر.ک: تدوین السنّة الشریفة: ص ۴۰۹ ـ ۴۲۲.

2.. ر.ک: شناخت نامۀ حدیث: ح ۴۵۹.

3.. تقیید العلم: ص ۵۴.

4.. تفسیر ابن کثیر: ج ۲۲ ص ۲۱: «لا، إلّا أن تراه فی قعر الجحیم».

  • نام منبع :
    گزیده شناخت نامه حدیث
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1400/08/19
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1861
صفحه از 439
پرینت  ارسال به