153
گزیده شناخت نامه حدیث

راویان ثقه، به وسيله اصول عقلايى کنار نهاده می‌شود؛ زيرا وقوع چنين خطاهايى در باره راويانِ ضابط، عادل، مقبول و معتبر، اندک و باتوجه به سیره عقلایی در باره دیگر گزارش‏ها، قابل اغماض است.

از اين رو، جزء مشترک نقل‌ها معتبر می‌باشد و جزء غير مشترک هر يک از نقل‏ها نيز تا جايى كه نقل ديگرى با آن معارض نباشد، معتبر است. اين، بدان معناست كه ما مى‏توانيم بر بخش بزرگى از متون احاديث، اصرار بورزيم و از تكرار آنها در مجموعه‏ها و كتاب‏هاى حديثى، به صدورشان اطمينان بيابيم و با يافتن خانواده حديث و ديدن مجموعى روايات، نقل‏هاى شاذ و نادر را كنار نهيم. آرى. در فرض اختلاف و تعارض دو نقل، هر دوى آنها از حجّيت ساقط مى‏شوند؛ ولى اين، مختصّ شيوه نقل معنا نيست و حتّى اگر دو نقل صريح و عيناً مطابقِ الفاظِ صادرشده از معصوم نيز با يكديگر متعارض شوند، از حجّيت مى‏افتند؛ زيرا در اين صورت، اصل عقلايىِ عدمِ خطا، به دليل نادرستى «ترجيح بلامرجِّح»، قابل جريان نيست.۱

۸. ابهام در آهنگ سخن

در روزگار صدور و نقل حديث، خطّ عربى توان انتقال آهنگ سخن مانن لحن پرسشى، انكارى و استفهامى را نداشته است. از اين رو، گاه گفته‏هاى استفهامى و انكارى به صورتِ خبرى و تأييدى، خوانده و فهمیده می‌شده است. یک نمونه

«المَذىُ مِنهُ الوُضُوءُ»۲ است که به دلیل اتفاق نظر فقيهان شيعه بر ناقض وضو نبودن « مذی»، می‌توان متن را به آهنگ استفهام انکاری خواند، هر چند احتمال استحباب یا تقیه هم دارد۳. «مَذْى» مايعی بى‏رنگ است كه بيشتر هنگام تحريكات جنسى خفيف، از مرد خارج مى‏شود.

1.. براى نمونه‏های مقبول و غیر مقبول نقل معنا (ر. ک: آسیب‌شناسی حدیث / آسیب نقل معنا).

2.. الاستبصار: ج ۱ ص ۹۵ ح ۱۶ .

3.. همان و نیز، ر. ک: وسائل الشيعة: ج ۱ ص ۱۹۹ ذيل ح ۷۴۰ .


گزیده شناخت نامه حدیث
152

طوسى، روایت غیرمقبول شومی خانه و مَركَب و زن را نتیجه تقطیع نادرست می‌داند.۱ نمونه دیگر «أوّلُ مَن كاتَبَ لقمانُ» است كه «كاتَبَ» در آن به نامه‏نگارى معنا شده، در حالى كه متن کامل «أوّلُ مَن كاتَبَ لقمان الحكيم وَكانَ عبداً حَبَشياً»۲ مى‏فهماند كه به معناى «پيمان کتبی ميان بنده و اربابش» بوده است:

۷. نقل معنا

«نقل معنا»، يعنى نقل محتواى يک خبر، بدون اصرار بر عین واژه‏ها و عبارت‏های آن. اين شيوه، در نقل شفاهى رايج بوده و در نقل كتبى نيز هنگام نقل قول غير مستقيم، به كار مى‏رود. امامان، اين شيوه عقلايى را تأييد ولی شرط كردند كه تفاوت واژه‏ها، به تفاوت معنا نينجامد.۳

پذيرش اين شيوه، نتيجه مى‏دهد كه نمى‏توان همه همه جزئيات و ريزه‏كارى‏هاى متن را پيش از جستجو و مشابه‏يابى، معتبر خواند. اين، اما به معناى بى‏اعتبار بودن همه متون نيست؛ زيرا ممكن است دستِ‏كم، يكى از روايت‏ها، اصل الفاظ را به صورت دقيق، نقل كرده باشد. بر اين پايه، بايد ميان تفاوت و تعارض نقل‏ها، تفاوت نهاد و لازم نيست تنها بخشِ تكرار شونده و قدرِ مشترک نقل‏ها را معتبر دانست و بخش‏هاى تكرار نشده و ويژه هر نقل را هميشه نادرست دانست. همه نقل‏هاى هم‏مضمون از راویان ثقه، در صورت متعارض نبودن با يكديگر، معتبر مى‏مانند؛ زيرا راویانی که روایت آنها پذیرفته می‌شود، راویانی اند که راستگو و ضابط‏اند یعنی قادر به دریافت درست حدیث و نقل کامل آن هستند. اینان اگر عین الفاظ را هم نقل نکنند، در گزينش واژه‏ها براى رساندن معنا و مقصود امام توانا هستند.

البته ممكن است راوى به پندارِ خود، همه مضمون حديث را بدون تغيير معنايى، در قالبى جديد نقل كرده باشد؛ امّا در واقع، خطا كرده باشد. اين احتمال خطا در نقل لفظی هم هست و ممکن است راوی درست نشنود یا خوب نبیند، اما در هر دو جا و فقط در باره

1.. عدّة الاُصول: ج ۱ ص ۹۵.

2.. الجعفريّات: ص ۲۴۱.

3.. شيخ كلينى، بابى را در الكافى، به اين موضوع، اختصاص داده است (الكافى: ج ۱ ص ۵۱).

  • نام منبع :
    گزیده شناخت نامه حدیث
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1400/08/19
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1820
صفحه از 439
پرینت  ارسال به