با حضور حجت الاسلام سیدرسول موسوی و حجت الاسلام دکتر مهدی کمانی موضوع "ظرفیت روایات تفسیری غیر صریح در فهم آیات" تبیین شد.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه قرآن و حدیث، حجت الاسلام سیدرسول موسوی در نشست علمی"ظرفیت روایات تفسیری غیر صریح در فهم آیات" با اشاره به استفاده از احادیث اهل بیت علیهم السلام در نگارش های تفسیری گفت: تفسیر اهل بیت علیهم السلام تلاشی علمی است تا بتوانیم آیات قرآن را براساس همه ظرفیت های موجود در روایات اهل بیت علیهم السلام تفسیر کنیم.
وی با اشاره به روشهای تفسیری اظهار داشت: در پژوهشی که در پژوهشگاه قرآن و حدیث صورت گرفت و از جمله در کتاب پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام آمده است، روشهای تفسیری به چند نوع قابل تقسیم است: روش تفسیر قرآن به قرآن، قرآن به سنت، تفسیر عقلی، تفسیر علمی، تفسیر شهودی و تفسیر جامع.
ایشان تأکید کرد: آنچه در این جلسه مورد نظر ما است، تفسیر قرآن به سنت و روایات است، یعنی بتوانیم آیات قرآن را با توجه به سنت و سیره نبوی و علوی تبیین کنیم، البته با توجه به نظر اهل سنت، گزارش صحابه هم در تفسیر نقش دارد.
مدیر گروه تفسیر جامع روایی پژوهشکده تفسیر اهل بیت علیهم السلام با بیان اینکه مقصود ما از سنت، معنای عام آن یعنی شامل حدیث و اقوال و افعال و تقریر و ... است، گفت: در ذیل این نوع تفسیر، دانش تفسیر روایی شکل گرفته است . دانشی که قرآن را بر پایه معارف و آموزههای اهل بیت علیهم السلام تفسیر میکند.
ایشان با بیان اینکه تفسیر روایی شامل محض و غیرمحض میشود، افزود: مقصود از تفسیر روایی محض فقط گردآوری روایات است آنگونه که گذشتگان انجام دادهاند مثلاً تفسیر عیاشی، برهان و .. که فقط تعدادی روایات را ذیل آیات جمع کردهاند و تفسیر غیرمحض تلاشی علمی است تا بتوانیم آیات قرآن را براساس روایات، تفسیر و مراد جدی آن را بیابیم.
وی در ادامه گفت: تفسیر غیرمحض روایی قبلاً نمونهای نداشته است ولی آیتالله ری شهری تلاش کرد تا چنین تفسیری بنویسد تفسیر پرتوی از اهل بیت علیهم السلام را در این راستا نوشتند که تفسیری روایی غیرمحض است.
حجت الاسلام موسوی با بیان اینکه تفسیر قرآن به قرآن و تفسیر ادبی در تفسیر اهل بیت علیهم السلام وجود دارد چون اهل بیت علیهم السلام به سایر روشها و منابع تفسیری مانند خود قرآن توجه داشتند افزود: عنوان تفسیر روایی جامع برای این نوع تفسیر، ایجاد شده است تا بتوانیم از همه روشها و گرایشاتی که در تفسیر روایی معتبر است، استفاده کنیم ولی تلاش خود را در استفاده حداکثری از روایات قرار دهیم. به عبارتی تفسیر روایی جامع اشاره به بهرهمندی از سایر روشهای تفسیری معتبر نزد اهل بیت علیهم السلام دارد.
ایشان با بیان اینکه روایات تفسیری، روایاتی است که مفسر را در فهم قرآن یاری کند، اظهار داشت: روایات تفسیری دو نوع است؛ صریح و غیر صریح؛ روایات تفسیری صریح روایاتی هستند که یکی از معارف قرآنی را با اشاره به آیه تبیین کنند یعنی یا آیه با صراحت در متن روایت وجود دارد یا مضمون آن طوری است که ذهن خواننده به سرعت به آیه مورد نظر منتقل میشود.
وی گفت: این نوع روایات دو ویژگی دارند اول اینکه آیه یا مفاد آن در روایت وجود دارد، دوم اینکه یک نکته تفسیری از سوی امام با توجه به آیه بیان شده است که میتواند یک آموزه قرآنی، مصداق، تأویل و تبیین و ... باشد. در مقابل، عنوان روایت تفسیری غیرصریح وجود دارد، یعنی روایاتی که یکی از معارف حدیثی را بیان میکند بدون اینکه اشاره به آیه و مفاد آن داشته باشد یعنی مفسر از متن روایت پیوندی با قرآن ایجاد و با توجه به مفاد روایت، یکی از معارف قرآنی را تفسیر و تبیین میکند.
حجت الاسلام موسوی با اشاره به تفاوت بین روش صریح و غیرصریح، اظهار کرد: در روایات صریح، معارف قرآنی بیان شده و در روایات غیرصریح، معارف حدیثی بیان میشود؛ همچنین تفاوت دیگر این است که در روایات صریح، مفاد یا خود آیه آمده است ولی در روایات غیرصریح اشاره به آیه وجود ندارد.
مدیر گروه تفسیر جامع روایی تصریح کرد: تفاوت دیگر بین این دو این است که در روایات صریح، نکته تفسیری توسط امام معصوم بیان شده است ولی در روایات غیرصریح، نکات تفسیری توسط مفسر استنباط و استخراج میشود. البته تمایزات دیگری هم میتوان بیان کرد که آیتالله ریشهری در برخی آثارشان از جمله در تفسیر پرتوی از روایات اهل بیت علیهم السلام، ۲۰ گونه را بیان کردهاند که جز یکی از آنان، مابقی براساس روایات صریح، طبقه بندی شدهاند.
وی اضافه کرد: مثلاً امام علی علیه السلام در روایتی فرمودند برای شما دو دلی و شک پیش نیاید زیرا اگر شک پیش آمد به تدریج به سمت کفر میروید، در این روایت گرچه واژگان قرآنی وجود دارد ولی ناظر به آیه مشخصی نیست اما ما میتوانیم از این روایت برای برخی نظریات تفسیری استفاده کنیم و آن را به برخی آیات به صورت غیرصریح مستند کنیم.
ایشان با بیان اینکه ما ۶ نوع کوشش را در مورد روایات غیرصریح لازم داریم، گفت: اولین گام، شناسایی و ظرفیتشناسی روایات تفسیری غیر صریح است، دوم؛ استخراج مبانی استفاده از روایات غیرصریح، سوم، پیشینه روایات یعنی از چه زمانی استفاده از این روایات در فهم آیات شروع شد.
وی افزود: چهارم، کارکردها و نقشهای روایات غیرصریح در حوزه تفسیر و اینکه آیا میتوان از آن آموزههای قرآنی استخراج شود؛ پنجم، بحث روششناسی به عنوان یکی از مباحث مهم است که چگونه به روایات غیرصریح دست یابیم و چگونه در فهم آیه به ما کمک میکند و اگر در فهم آیه کمک میکند چه نکته تفسیری را از آیه برای ما بیان میکند. بحث آخر هم چالشها و آسیبهای مرتبط با استفاده از روایات غیرصریح مانند تفسیر به رأی است.
حجت الاسلام دکتر مهدی کمانی، دیگر سخنران این نشست در تبیین موضوع نشست گفت: نقطۀ آغازین این موضوع از آنجاست که ما در مطالعات روایات (به ویژه در آثار پژوهشگاه قرآن و حدیث که آیات و روایات یک موضوع را گردآوری و دستهبندی کرده است) یک واقعیتی را مشاهده می کنیم به نام «انعکاس نامحسوس مفاهیم قرآنی در روایات اهل بیت علیهم السلام»، به این معنا که بسیاری از مضامین آیات به شکل نامحسوس در روایات تکرار شده اند. لذا روایات فراوانی وجود دارد که بدون اشاره به آیهای از قرآن مطلبی را گفتهاند و کسی که اهل فن باشد و به آیات قرآن و مضامین آنها تسلط داشته باشد اذعان میکند که این روایات بیانگر همان مفاهیم و نکات قرآنی است.
ایشان افزود: به عنوان نمونه روایت «المَرءُ مَخبوءٌ تَحتَ لِسانِهِ» گویای مضمون آیه «وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ» است البته مضمون توسعه یافته یعنی همراه با الغای خصوصیت و یا روایت «تَكلموا تُعرَفوا» و همچنین روایت «مَن غَرَسَ أشجارَ التُّقى جَنى ثِمارَ الهُدى».
وی اظهار داشت: چنانچه بیان شد در روایات ذکر شده، اشاره صریح یا استنادی به آیات قرآن نشده است. نمونه دیگر نظیر روایات «الإیمان و العلم، أخوان توأمان، و رفیقان لا یفترقان» و روایت «أصل الإیمان، العلم» و نیز روایت «ثمرة العلم، معرفة الله» است که همگی به نوعی گویای رابطۀ علم و ایمان هستند چنانکه در قرآن میخوانیم: «یَرَی الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِی أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ هُوَ الْحَقَّ» و نیز روایت «سبب الخشیة، العلم»، «إذا زاد علم الرجل، زاد أدبه و تضاعفت خشیته لربّه» و «کفی من العلم، الخشیة» مصداقی دیگر از واقعیت انعکاس نامحسوس است برای آیه «إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء» یا روایت «ما كانَ اللّهُ لِيَفتَحَ عَلى عَبدٍ بابَ الشُّكرِ ويُغلِقَ عَنهُ بابَ الزِّيادَة» برای آیه «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُمْ».
حجت الاسلام کمانی اظهار داشت: حال سوال مهمی که در اینجا مطرح میشود این است که این روایات که پیوندی نامحسوس و غیرصریح با آیات دارند آیا میتوانند در تفسیر یا در قرآنپژوهی به کار ما بیایند؟
وی افزود: پاسخ آن است که تتبع ما نشان میدهد ظرفیت تفسیری این روایات دستکم در چهار عرصه قابل توجه است، که اولین آن تایید یا ترجیح تفاسیر اجتهادی است. وقتی برداشتی از آیه میشود که همان برداشت، بدون استناد به آن آیه، در روایات به شکل متعدد وجود دارد این روایات تاییدی بر آن تفسیر است.
ایشان اظهار داشت: گاهی نیز وجهی برای تایید یک قول در میان اقوال تلقی میشود. به عنوان نمونه ممکن است کسی دلالت آیه «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُمْ» بر افزایش نعمت به دنبال شکر نعمت را نپذیرد چرا که آیه شریفه میفرماید "لأزیدنکم" یعنی شما را میافزاید؛ یعنی شکر باعث سعه وجودی شما میشود نه افزایش نعمت، در حالی که روایات تفسیری غیرصریح متعددی، در حد استفاضه، این سخن را نفی میکند. روایاتی که پیوند نامحسوس آنها با آیه غیرقابل انکار است. به عنوان نمونه از امام علی علیه السلام روایت شده که فرمود: «ما أنعَمَ اللّهُ عَلى عَبدٍ نِعمَةً فَشَكَرَها بِقَلبِهِ إلاَّ استَوجَبَ المَزيدَ فيها قَبلَ أن يُظهِرَ شُكرَها عَلى لِسانِهِ.» این روایت اولا تایید تفسیری آیه را شامل افزایش نعمت میداند ثانیا ردی است بر کسی که شمول آیه بر نعمت را انکار میکند و ثالثا نکات اضافهای هم دارد.
پژوهشگر پژوهشکده تفسیر اهل بیت علیهم السلام، دومین عرصه را پررنگ کردن دقائق، ظرائف، اشارت و استلزامات آیات می داند و اظهار داشت: روایات تفسیر نامحسوس یا غیرصریح گاه نکات و اشارات آیه را پررنگ میکنند و از خفا به درمیآورند. به عنوان نمونه روایت «تَكلموا تُعرَفوا» اشارهای که عبارت «فلما کلمه» در آیه « فَلَمَّا كلَّمَهُ قَالَ إِنَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنَا مَكِينٌ أَمِينٌ» را پررنگ و برجسته میکند و روایات فراوانی در این زمینه وجود دارد. مانندک داستان ملاقات حضرت موسی و خضر و یا روایاتی که دنیا را بازار یا تجارتخانه معرفی میکنند.
وی در ادامه افزود: سومین عرصه، ارائۀ تفسیر جدید است مانند آیه في قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً که در روایت از حضرت علی علیه السلام آمده است: "إنَّ مِن البَلاءِ الفاقَةَ، وأشَدُّ مِن ذلكَ مَرَضُ البَدَنِ، وأشَدُّ مِن ذلكَ مَرَضُ القَلبِ" و نیز "وإنَّ مِن النِّعَمِ سَعَةَ المالِ، وأفضَلُ مِن ذلكَ صِحَّةُ البَدَنِ، وأفضَلُ مِن ذلكَ تَقوَى القُلوبِ"
ایشان اظهار داشت: این لف و نشر مرتب، نشان میدهد که مقابل «بیماری دل»، «تقوای دل» قرار دارد. بنابراین: بیماری دل، خالی بودن از تقواست و شفای آن کسب تقواست. بنابراین چه بسا بین این تفسیر روایی و تفسیر اجتهادی غالب که مراد از مرض را «شک» معرفی کردهاند بتوان نسبت و رابطهای برقرار کرد یا حتی ادعا کرد.
دکتر کمانی در ادامه افزود: چهارمین عرصه، توسعه برداشت از آیات است مانند روایت «المَرءُ مَخبوءٌ تَحتَ لِسانِهِ» ـ که در ابتدا بیان شد که برداشتی همراه توسعه از آیه سی سوره محمد صلی الله علیه وآله و سلم است که میتواند روشآموز نیز باشد.
وی افزود: در قرآن آیات فراوانی وجود دارد که به منشأ و خلقت و پیدایش آدمی اشاره میکند که میتوان با توجه به روایات نبوی گفت، گویی زمین مادر آدمی است. یعنی ما یک مادر خونی داریم و یک مادر طبیعی. چطور مادر خونی خود را تکریم میکنید و مورد احسان قرار میدهید، مادر طبیعی خود را هم تکریم کنید. لذا خاک به عنوان یکی از ارکان مهم محیط زیست باید حفظ شود. در اینجا به کمک روایت به توسعه برداشت از آیات فوق اقدام شده است. بنابراین توسعه در برداشت از آیه، حاصل روایات تفسیری غیر صریح است.
لازم به ذکر است نشست علمی"ظرفیت روایات تفسیری غیر صریح در فهم آیات" به همت پژوهشکده تفسیر اهل بیت علیهم السلام پژوهشگاه قرآن و حدیث، با حضور حجت الاسلام سیدرسول موسوی، مدیر گروه تفسیر جامع روایی پژوهشکده تفسیر اهل بیت علیهم السلام و حجت الاسلام دکتر مهدی کمانی، پژوهشگر پژوهشکده تفسیر اهل بیت علیهم السلام به عنوان ارائه کننده در روز چهارشنبه۳ خردادماه ۱۴۰۲ در پژوهشگاه قرآن و حدیث برگزار شد.