و الرابع: (قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِی خَوْضِهِمْ یلْعَبُونَ). و اعتَبِر نظیرَ ذلک فی کلِ ما یُمکِنُ.۱
هر جملهای به تنهایی و نیز با هر یک از قیودش، از حقیقت یا حکمی ثابت حکایت میکند؛ همچون این سخن خداوند: «بگو: خدا! سپس آنها را در گفتگوهاى لجاجتآميزشان رها كن، تا بازى كنند!» در این فراز چهار معنا نهفته است. اول: «بگو خدا.» دوم: «بگو خدا! سپس آنها را رها کن.» سوم: «بگو خدا! سپس آنها را در گفتگوهای لجاجتآمیزشان رها کن.» چهارم: «بگوخدا! سپس آنها را در گفتگوهاى لجاجتآميزشان رها كن، تا بازى كنند» و نظیر این کار را در هر آیهای که امکان دارد معتبر بشمار.
قواعد الغای سیاق
از آنجایی که امکان الغای سیاق میتواند زمینه تفسیر به رای را فراهم سازد، باید قواعدی برای مصون ماندن از این آسیب جدی پیشبینی گردد.
قواعد الغای سیاق نوع اول عبارتاند از:
● عدم مخالفت معنای حاصل از نفی خصوصیات با معنای سیاقی دیگر آیات یا عمومات حاصل از نفی خصوصیات.
● اشتمال معنای حاصل از نفی خصوصیات بر مورد آیه.
قاعده الغای سیاق نوع دوم نیز عبارت است از:
● عدم مخالفت معنای حاصل از تمسک به مدلول استعمالی با معانی سیاقی دیگر آیات یا عمومات حاصل از نفی خصوصیت.
ب ـ دلایل جواز الغای اسباب نزول، شان نزول و فضای نزول
۱.لازمه جهانی بودن و جاودانگی در کنار حجم نامحدود نیازهای معرفتی بشر
ادله اثبات جاودانگی و جهانی بودن قرآن کریم دلالت دارند که آیات قرآن باید در