73
تفسیر موضوعی روایی؛ چیستی، مبانی و روش

می‏کند بیان قرآن همه‏جانبه است و شامل تمامی ابعاد موضوعات می‏شود؛ چون اجزا و ابعاد موضوعات نیز مصداق «کل شیء» است.۱ البته چه بسا این جامعیت محتوایی حداکثری در اعم از ظاهر و باطن قرآن تجلی یافته باشد و مخصوص ظواهر آیات که در دسترس همگان است نباشد.

۴. نیاز به تفسیر موضوعی با وجود عقل و تجربه بشری

در بیشتر موضوعات برون‏قرآنیْ این اشکال مطرح می‏شود که به عنوان مثال، عقل بشر خود می‏تواند شاخص‏های توسعه را به دست آورد؛ لذا نیازی نیست که قرآن به این موضوعات بپردازد؛ بنا بر این، بررسی چنین موضوعاتی در قرآن نتیجه‏ای جز تحمیل یافته‏های عقل بشری بر آیات ندارد. یا به عنوان مثالی دیگر، قرآن مدل اداره حکومت را به عقل بشری سپرده است؛ بنا بر این، بررسی مدل حکومت در قرآن کریم نتیجه‏ای دربر نخواهد داشت.

در پاسخ باید گفت که خِرد انسانی در قرآن کریم مورد تأیید و تأکید است؛ چنان که یکی از اسباب نجات آدمی، معرفت عقلی است:

(وَ قالُوا لَوْ کنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما کنَّا فی‏ أَصْحابِ السَّعیرِ).۲

و گويند: «اگر شنيده [و پذيرفته‏] بوديم يا تعقّل کرده بوديم در [ميان‏] دوزخيان نبوديم.»

لذا خرد بشر برخی اصول، ماهیت، راهبردها و راهکارها و آفات موضوعات ملموس انسانی را می‏تواند درک نماید؛ اما این گونه نیست که این ادراک اولاً تمامی موضوعات انسانی را شامل گردد و ثانیاً مصون از خطا باشد و ثالثاً سریع‏الحصول باشد.

بنا بر این، لازم است حتی در موضوعاتی که عقل بشر شانیت ادراک جوانب آن

1.. از امیر مومنان ۷ نیز نقل شده است که فرمود: «إِنَّ الْقُرْآنَ لَمْ یدَعْ لِقَائِلٍ‏ مَقَالا؛ قرآن برای هیچ کس [جای] سخن [تازه‏ای] نگذاشته است» (کتاب سلیم، ج۲، ص۹۴۲؛ تفسیر فرات، ص۶۸).

2.. سوره ملک، آیه ۱۰.


تفسیر موضوعی روایی؛ چیستی، مبانی و روش
72

موضوعاتی که عقل شأنیت ادراک جوانب آن‌ها را دارد، از دایره رسالت تبیینی قرآن استثنا می‏کند؛ گر چه مانعی برای بیان بیش از این حد نیز نمی‏بیند.

با این حال، درباره یافته‏های عقل بشری دو نکته مهم وجود دارد: اول، این که یافته‏های عقل بشری مصون از خطا و اشتباه در ادراک واقعیات نیست و دوم، این که این یافته‏ها فرایندی تکاملی را طی می‏کنند. لذا تا عقل بشر به ادراک واقعی و صحیح برسد، چه بسا قرن‏ها زمان لازم داشته باشد. بنا بر این، عدم بیان این جوانب در قرآن کریم و واگذاری آن به عقل بشری، مستلزم تأخیر بیان از وقت حاجت است. پس باید دایره جامعیت محتوایی قرآن را از بیان قبلی وسیع‏تر قلمداد نمود و گفت ظاهر آیات قرآن کریم دست‏کم جامع اهم ابعاد موضوعاتی است که زمینه‏ساز سعادت و هدایت بشر در دنیا و آخرت تلقی می‏شوند و واگذاری جوانب آن‌ها به عقل نیز به جهت عدم توان ادراک یا عدم ادراک در زمان حاجت، روا نیست.

در روایتی از امام صادق علیه السلام نیز به همین نتیجه عقلی اشاره شده است:

۰.إِنَّ اللَّهَ تَبَارَک وَ تَعَالَی أَنْزَلَ فِی الْقُرْآنِ تِبْیانَ کلِّ شَی‏ءٍ حَتَّی وَ اللَّهِ مَا تَرَک اللَّهُ شَیئاً یحْتَاجُ‏ إِلَیهِ‏ الْعِبَادُ ـــ حَتَّی لَا یسْتَطِیعَ عَبْدٌ یقُولُ لَوْ کانَ هَذَا أُنْزِلَ فِی الْقُرْآنِ ـــ إِلَّا وَ قَدْ أَنْزَلَهُ اللَّهُ فِیه.۱

خداوند تبارک و تعالی در قرآن تبیین هر چیزی را نازل کرده است. به خدا سوگند! او چیزی را که بندگان به آن نیاز داشته باشند، رها نکرده، مگر این که در قرآن نازل فرموده است تا کسی نتواند بگوید: ای کاش در قرآن آمده بود.

با این حال، بیان نقلی، یک جامعیت محتوایی حداکثری را ترسیم می‏کند؛ چرا که تعبیر «کل شیء» در آیه ۱۱۱ سوره یوسف و آیه ۸۹ سوره نحل نیز دلالت

1.. الکافی، ج۱، ص۵۹. در روایتی دیگر از امام باقر ۷ نیز آمده است: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَک وَ تَعَالَى لَمْ یدَعْ شَیئاً تَحْتَاجُ‏ إِلَیهِ‏ الْأُمَّةُ إِلَى یوْمِ الْقِیامَةِ إِلَّا أَنْزَلَهُ فِی کتَابِهِ وَ بَینَهُ لِرَسُولِهِ۹ وَ جَعَلَ لِکلِّ شَی‏ءٍ حَدّاً وَ جَعَلَ عَلَیهِ دَلِیلاً یدُلُّ عَلَیهِ وَ جَعَلَ عَلَى مَنْ تَعَدَّى الْحَدَّ حَدّاً» (همان، ج۱، ص۵۹؛ ج ۷، ص۱۷۶).

  • نام منبع :
    تفسیر موضوعی روایی؛ چیستی، مبانی و روش
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 7831
صفحه از 220
پرینت  ارسال به