خدشهدار می گردد و هدف اصلی قرآن آسیب میبیند.۱
پاسخ
این اشکال نیز همانند اشکال سوم ناشی از تصور ناصحیح از تفسیر موضوعی است. تفسیر موضوعی در طولِ تفسیر ترتیبی و مبتنی بر آن است؛ یعنی در تفسیر موضوعی آیات از جایگاه اصلی خود جدا دیده نمیشوند، بلکه پژوهشگر آیات را در خانه اصلی خود مبنای کار خود قرار میدهد؛ ضمن این که در تفسیر موضوعی قرار نیست سوره یا قرآن جدیدی ارائه شود، بلکه قرار است بعدی از ابعاد قرآن استنباط و ارائه گردد. از این رو، جنبه هدایتی و ارشادی قرآن محفوظ خواهد ماند.
۶. نابودی سیاق آیات در تفسیر موضوعی
خرده دیگری که به تفسیر موضوعی گرفته میشود، نابودی سیاق آیاتی است که از دل سورهها جدا میشوند و در کنار آیات همموضوع خود قرار میگیرند. این کار در تفسیر موضوعی سبب از میان رفتن سیاق آیات ـ که نقش تعین کننده در معنای آیات دارند ـ میگردد و سبب فهم ناقص و نادرست از آیات میشود.
پاسخ
این اشکال نیز درست مانند اشکال قبلی است و پاسخ نیز همان است.
۷. کنار رفتن ثقل اصغر در تبیین و عرضه مفاهیم دینی با تفسیر موضوعی
یکی از اشکالات مهم به اصل تفسیر موضوعی این است که تفسیر موضوعی نتیجه کارآمدی در اختیار جامعه اسلامی قرار نمیدهد؛ چرا که چه بسا برخی جوانب موضوع در روایات، تقیید، تخصیص یا توسعه یافته باشد. لذا عرضه دیدگاه صرفِ قرآنی، قابل عمل و ترویج نیست؛ چنان که قابلیت استناد به دین نیز ندارد.
به دیگر بیان، تفسیر موضوعی عملاً میان ثقلین جدایی میاندازد و این مورد تأیید شیعه نیست. بنا بر این، برای تبیین مفاهیم دینی و عرضه آن جهت کاربست