بخش پنجم. تفاوتهای تفسیر موضوعی و ترتیبی
تفسیر موضوعی با تفسیر ترتیبی و تنزیلی از جهات مختلف قابل مقایسه و تفاوتشماری است؛ اما مهمترین تفاوتهای آنها عبارتاند از:
۱. تفاوت در هدف
مهمترین تفاوت تفسیر موضوعی و ترتیبی، اختلاف این دو گونه تفسیری در هدف است. هدف تفسیر ترتیبی بیش از بیان معانی واژگان و کشف مقاصد آیات نیست؛ اما هدف تفسیر موضوعی توصیف یا شناخت دیدگاه و نظریه قرآن درباره موضوعی معین است و پژوهش تا نیل به چنین هدفی ادامه دارد.
تفاوت این دو، به لحاظ هدف، همچون تفاوت اجتهاد فقهی و شرح احادیث فقهی است. در هر دو به شرح و بررسی روایات پرداخته میشود، ولی در شرح الحدیث به چیزی فراتر از بیان مفاد یک روایت یا مجموعهای از روایات به شکل منفصل از همدیگر اندیشیده نمیشود، ولی در اجتهاد فقهی روایات مرتبط با یک موضوع جزئی یا کلی به شکل مجموعهای بررسی و تلاش میشود حکم الهی با توجه به مجموعه استنباط شود.۱
۲. تفاوت در نقش مفسر
نقش مفسر در نتیجهبخش بودن تفسیر موضوعی، بسیار تعیینکندهتر از تفسیر ترتیبی یا تنزیلی است؛ چرا که نتیجه کار در تفسیر موضوعی، بیش از هر عامل دیگری، تابع میزان تتبع، تحقیق و دقت و نواندیشی مفسر است. به دیگر بیان، بار اصلی تفسیر موضوعی بر دوش پژوهشگر است تا متن؛ چرا که او باید پاسخ سؤالات خود را از متن تولید کند و با صرف تبیین معانی متن، گره از کارش باز نمیشود.
این در حالی است که در تفسیر ترتیبی یا تنزیلی بار اصلی بر عهده خود متن است و مفسر کمک میکند خواننده تفسیر، درست و کامل معنای متن را درک کند.