ترتیبی (موضعی) و تنزیلی هستیم.
تفسیر تنزیلی تنها یک گونه دارد و آن، تفسیر تنزیلی جامع (یا اجتهادی) است؛۱ اما تفسیر ترتیبی، بر اساس این که اصلیترین منبع تفسیر در آن چیست، به سه گونه جزئیتر تقسیم میشود که عبارتاند از: ۱. تفسیر جامع (یا اجتهادی) که مهمترین منبع تفسیری در آن مجموع نقل و عقل است؛ ۲. تفسیر روایی که مهمترین منبع تفسیری در آن روایات (نقل) است؛ ۳. تفسیر اشاری (یا عرفانی یا باطنی) که مهمترین منبع تفسیری شهود است.۲
تفسیر ترتیبی جامع، بر اساس گرایشهای مختلف، به گونههای: ادبی،۳ کلامی،۴ فلسفی، علمی (هستیشناسانه)،۵ تربیتی، اجتماعی،۶ سیاسی، فقهی، تطبیقی، عقلی و... تقسیم میگردد.
همچنین تفسیر ترتیبی روایی، بر اساس گرایش مفسر، به تطبیقی۷ و غیر تطبیقی تقسیم میگردد. البته ابتکار مجموعه علمی فرهنگی دارالحدیث در استفاده از تمامی منابع تفسیری، در ضمنِ تفسیر روایی، اقتضا میکند تفسیر ترتیبی روایی قبل این تقسیم، بر اساس دامنه منابع تفسیری، به جامع و خاص تقسیم گردد۸ و سپس گونه خاص، به تطبیقی و غیر تطبیقی تقسیم شود.
1.. مانند: تفسیر الحدیث محمد دروزه و همگام با وحی عبدالکریم بهجتپور.
2.. مانند: کشف الاسرار میبدی.
3.. همچون: الکشاف زمخشری.
4.. همچون: مفاتیح الغیب فخر رازی.
5.. همچون: الجواهر طنطاوی.
6.. همچون: تفسیر نمونه آیة اللّٰه ناصر مکارم شیرازی و فی ظلال القرآن سید قطب.
7.. مانند: تفسیر الاثری الجامع آیة اللّٰه محمد هادی معرفت.
8.. گفتنی است که بر این اساس، تفاوت تفسیر اجتهادی با تفسیر روای جامع در این است کهضمن اشتراک هر دو در استفاده از تمامی منابع تفسیری، در تفسیر اجتهادی، اهتمام به منابع دارای شدت و ضعف نیست و تقریباً همگی به یک اندازه مورد اهتمام است، اما در تفسیر روایی جامع، اهتمام ویژهای به بهرهگیری از روایات در فرآیند تفسیر وجود دارد که آن را در رأس همه منابع تفسیری قرار میدهد.