تفسیری» نیز تعبیر کرد.۱
این، در حالی که است که این تعاریف، با «منبع تفسیر» یا «مأخذ تفسیر» بیشتر سازگار است تا روش تفسیر.
«روش» دارای مفهومی مشخص است. روش در علوم مختلف به معنای گامهایی است که برای رسیدن به هدف با نظم خاصی برداشته میشود.۲
چنان که ندیم مرعشلی نیز مینویسد:
۰.هو خُطُواتٌ منظمةٌ یَتَّخذُها الباحثُ لِمُعالَجةِ مسألةٍ أو أکثرَ و یَتَتَبَّعُها للوصولِ إلی نتیجةٍ.۳
روش، گامهای منظمی است که پژوهشگر برای حل یک یا چند مسئله در نظر میگیرد و آنها را تا رسیدن به نتیجه دنبال میکند.
گفتنی است گاه فرایند منظمی که باید برای رسیدن به مقصود طی شود، تک مرحلهای است. در این صورت، روش مترادف تکنیک، شگرد، فن و راهکار خواهد بود. از این رو، به تکنیکها و ابزارهای جمعآوری اطلاعات «روش تحقیق» گفته میشود۴ که البته تعبیر دقیقتر «روش گردآوری اطلاعات» است.
بنا بر این، مراد از «روش تفسیر»، فرایند نظاممند برای بیان معانی و کشف مراد آیات قرآن است؛ به تعبیری روشنتر، گامهایی که مفسر به شکلی منظم برمیدارد تا به هدف تفسیر آیات نایل گردد.۵
1.. روشهای تفسیر قرآن، ص۱۶۵.
2.. راهنمای تحقیق، ص۵۴.
3.. الصحاح فی اللغه و العلوم، ج۲، ص۶۱۴، به نقل از: المنهج الاثری، ص۲۲.
4.. ر.ک: پارادایمهای تحقیق در علوم انسانی، ص۲۹.
5.. هدی جاسم نیز مینویسد: «المنهج التفسیری هو الطریقه التی یسلکها مفسر کتاب اللّٰه تعالی وفق خطوات منظمة یسیر علیها لاجل الوصول الی تفسیر الکتاب العزیز طبقاً لمجموعه من الافکار یعنی بتطبیقها و ابرازها من خلال تفسیره» (المنهج الاثری، ص۲۳). همچنین به شکل خلاصه نیز میگوید: «خطوات یتبعها المفسر للوصول الی غایاته و اهدافه» (همان، ص۲۴).