نباشد بهتر است، پژوهشگر قرآنی با مشورت با اساتید فن، به مطالعه بستر علمی موضوع بپردازد، تا این که کارشناس دانشی که موضوع در آن قرار دارد، به فراگیری علوم قرآن و تفسیر بپردازد؛ چرا که موضوعشناسی زمان کمتری میطلبد تا مهارتآموزی که متوقف بر آموزش، کار عملی مداوم و سنجش است.
۲. نبود روایات تفسیری کافی ذیل بخشهای متعدد آیات
یکی از مشکلات تفاسیر روایی، کمبود روایات تفسیری ذیل تمامی آیات و تمامی قسمتهای یک آیه است. با توجه به این که تمر نیز خواهان دستیابی به تفسیر روایی آیات موضوع است، این گونه پژوهش علمی نیز با فقدان روایات تفسیری کافی روبه رو است.
علت این که در میراث تفسیری شیعه شاهد چنین واقعیتی هستیم کمتر مورد توجه بوده است. با این حال، میتوان حدس زد مجموعه عواملی سبب چنین امری شده است؛ نظیر:
ـ واگذاری تفسیر شماری از آیات به فهم عمومی به دلیل نزدیکی اصحاب ائمه: به عصر نزول؛
ـ نرسیدن بخشی از روایات تفسیری یا کتابهای تفسیر روایی اولیه به نسلهای بعدی در پی محدودسازی سیاسی فعالیت امامیه؛
ـ اهتمام کمتر روایان به مباحث ارشادی و تفسیری در مقایسه با مباحث تاسیسی و فقهی.
برای برطرف نمودن این مشکل سه راهحل وجود دارد:
نخستین راه ـ که به شکل نظاممند در تمر پیشبینی شده است ـ تفسیر معکوس است. تفسیر معکوس به شکل مؤثری روایات تفسیری را توسعه میدهد؛ چرا که سبب پیوند روایات متعددی به آیات موضوع میگردد.
راهکار دوم، استفاده از مبانی تفسیری اهل بیت علیهم السلام است که دو نمونه آن در مبانی عام تفسیر موضوعی، یعنی مبنای هشتم و نهم بیان شد. استخراج مبانی