شود و نه چنان دچار تفریط شویم که یکسر یافتههای علوم بشری را کنار گذاریم.
در میان این دو، راه میانه آن است که ضمن التزام تام به مفاد آیات و پرهیز از تحمیل و تطبیق غیر مقبول، با ذکر قیود گویای احتمال، از دستاوردهای علمی که از مقبولیت لازم در میان دانشمندان و متخصصان برخورداند استفاده گردد.
۵. تأنی و پرهیز از شتاب در نظریهپردازی
همزمان با پیشرفت پژوهش و کامل شدن ابعاد موضوع، مقدمات استخراج نظریه یا دیدگاه نهایی قرآن فراهم میگردد با این همه باید تا پایان بررسی ابعاد و جوانب موضوع از ارائه نظریه قرآن اجتناب نمود و اجازه داد این مقصود در گام بعدی صورت گیرد؛ چرا که نظریهپردازی امری دقیق است که نیازمند روشن شدن تمامی جوانب موضوع، تأمل و تدبر کافی و سنجش و آزمون است.
۶. استنطاق حداکثری
نگارش متن، نیازمند تأمل، پردازش و تحلیل دادههای قرآنی است. از این رو، به هنگام نگارش، سؤالات و چالشهای جدیدی، ذهن پژوهشگر را درگیر میسازد که برای پاسخ آنها باید یک بار دیگر آیات را مرور نمود و دست به یک استنطاق حداکثری زد تا سؤالات و مشکلات جدید از آیات پرسوجو و پاسخیابی شود.
هر چه سؤالات بیشتری به ذهن خطور کند، امکان بیشتری برای استنطاق آیات فراهم میشود.
۷. احتیاط علمی
در مواردی که دیدگاه قرآنی به روشنی به دست نمیآید، یا با کمبود دادههای قرآنی مواجه هستیم، باید رعایت احتیاط عملی صورت گیرد و از تعابیر و قیود بیانگر تردید و احتمال، نظیر: شاید، احتمالاً، چنین به نظر میرسد و... استفاده نمود. چه بسا بیش از آن در توان پژوهشگر نباشد، اما همین قدمهای ظنی زمینه را برای ادامه پژوهش و رسیدن به نتیجه قطعی از سوی پژوهشگر در آینده یا دیگر پژوهشگران فراهم میکند.