برسد که مبتنی بر سؤالات پژوهشگر یا برخاسته از مطالعه یافتههای عقل و تجربه بشری است و پژوهشگر خواهان دستیافتن به پاسخ یا دیدگاه قرآن در آن زمینههاست. این عناوین نیز در طرح اولیه وارد میگردد؛ هر چند ممکن است قرآن در آنباره سکوت کرده باشد یا پژوهشگر موفق به یافتن دیدگاه قرآن نگردد؛ چرا که هر دو احتمال یافته علمی و سرآغاز پژوهشهای بعدی خواهد بود.
در تنقیح ریزموضوعات نیز باید به سؤالات و اهداف پژوهش توجه داشت و در نهایت برای تنظیم آنها سعی نمود ریزموضوعات به شکل فرایندی منطقی چینش شوند.
نکته دیگر، این که نباید در نگارش دچار وسواس بود، بلکه باید آزادانه و راحت عناوینی را که از منابع پیشگفته به ذهن میرسد، ثبت نمود و در سیر منطقی گنجانید و نگران نادرستی، ضعف و نقصان فصلها و بخشها نبود؛ چرا که در ادامه، طرح بررسی مجدد خواهد شد و حتی تا پایان نگارش نیز امکان اصلاح و تغییرات وجود دارد.
دو. ریشهیابی روایات موضوع در آیات (تفسیر معکوس)
نقطه عطف تمایز تمر با دیگر گونههای تفسیر موضوعی، در ریشهیابی روایات موضوع در قرآن نهفته است.
گردآوری و ساماندهی روایات موضوع سبب نمایان شدن ابعاد مختلف موضوع از دیدگاه معصومان علیهم السلام میگردد و «هندسه روایی موضوع» در اختیار پژوهشگر قرار میگیرد.
روشن شدن هندسه روایی موضوع، نقش راهبردی در هدایت تفسیر موضوعی دارد؛ چرا که طبق آنچه در بخش مبانی گذشت، بیشتر روایات معرفتی قابل بازگردانی به آیات هستند. لذا هندسه روشنی که از روایات به دست میآید، بازتابی، هر چند با احتمال نقصان،۱ از دیدگاه قرآن قلمداد میشود. بنا بر این،