طباطبایی به ارائه توضیحات لازم درباره سیاق مقطع انتخابی (واحد تفسیری) خود پرداخته است و خواننده تفسیر متوجه علت انتخاب آن واحد تفسیری میگردد. البته راه اجتهاد در این زمینه برای پژوهشگر نیز باز است.
افزون بر تعیین محدوده سیاقی آیات موضوع، لازم است برای نظم بخشیدن به مراحل بعدی ـ که شامل تأمل در آیات و نیز مطالعه تفسیری آنهاست ـ فهرست سیاقات به ترتیبی خاصی تهیه شود تا مبنای سیر مطالعات بعدی گردد. برای این منظور دو مدل برای ترتیب بررسی و مطالعه آیاتِ موضوع قابل ذکر است که عبارتاند از:
۱. ترتیب مصحف
در این مدل آیات موضوع به ترتیبی که در قرآن ذکر شدهاند فهرست و در مراحل بعدی بررسی و مطالعه میشود.
۲. ترتیب نزول
در این شیوه، ترتیب نزول آیات موضوع، ملاک قرار میگیرد.
مدل دوم، فواید متعددی دارد؛ از جمله، روش نهادینه کردن ارزشهای دینی در جامعه و تبدیل آنها به رفتارهای اجتماعی را نشان میدهد. همچنین با این روش میتوان منحنی تحول موضوع را نیز ترسیم کرد.۱ بنا بر این، پیشنهاد روش تمر، الگوی دوم است؛ چرا که سیر تاریخی تبیین، توسعه و تحول موضوع را نشان میدهد و در مواردی این شناخت گویای پیامها و ظرایفی تربیتی، تاریخی و روششناسانه است.
برای ترتیببندی زمانی آیات میتوان از ترتیبی که استاد معرفت، برای سورهها بر اساس روایات ترتیب نزول سور بیان نموده، استفاده کرد.۲ آیات پراکنده یک