به آیه تطهیر نتیجه گرفت که اهل بیت علیهم السلام در تفسیر قرآن مرجعیت دارند و سخن آنان در این زمینه از حجیت برخوردار است.۱
در کنار آیه تطهیر، حدیث متواتر ثقلین۲ نیز بیانگر حجیت تفسیر امامان: است؛ چرا که عِدل بودن عترت برای قرآن و عدم جدایی ابدی میان آنان، بیانگر عصمت امامان: در همه معارف از جمله تفسیر قرآن است.
همچنین روایاتی که امامان: در آنها تمامی احادیث خود را حدیث پیامبر معرفی میکنند، چتر حجیت سنت تفسیری نبوی را ـ که مستفاد از آیات است ـ بر سر امامان: نیز میگستراند.۳
۲. نیاز به سنت در تبیین قرآن
نیاز به سنت در تبیین آیات قرآن کریم از امور مورد اجماع عملی علمای اسلام از صدر تا سده چهارده هجری است و تمامی تفاسیر کلاً یا جزءً مشتمل بر روایات معصومان علیهم السلام است؛ چرا که در قرآن امر به نماز شده، اما جزئیات آن بیان نشده است؛ امر به زکات شده، اما نصاب آن نیامده؛ عصمت «اهل البیت» بیان شده، اما اسامی آنان ذکر نشده است و...
با وجود بداهت نیازمندی به سنت در تبیین قرآن، دو دسته، در سده اخیر، سخنانی مخالف یا به ظاهر مخالف دارند که باید بررسی شوند.
دسته اول قرآنیون از اهل سنت هستند که قرآن را تنها کتاب و منبع معرفتی دین میدانند و فایدهمندی سنت را یکسره انکار میکنند. آنان قرآن را تنها منبع تفسیر و تشریح قرآن میدانند و میگویند برای تفسیر و تبیین قرآن نیاز به سنت نیست.