موضوعی مرحله استکشاف است. این مرحله با این گام آغاز میگردد.
به عنوان مقدمه و با کمی تسامح میتوان گفت روایاتی که در تمر به کار میآیند، به دو دسته تقسیم میشوند: ۱. روایات ناظر بر موضوع که بیشتر در کتب عام روایی گزارش شدهاند؛ ۲. روایاتی که ذیل آیات موضوع در جوامع تفسیری گردآوری شدهاند و بیشتر تفسیر صریح آیات هستند.
تقسیمبندی مذکور در صدد تفکیک اجمالی روایات کارآمد است. بنا بر این، چه بسا شماری از روایات موضوع در جوامع تفسیری آمده باشند یا بالعکس. در این صورت، اشکالی ایجاد نمیشود، بلکه این دست روایات مشترک، دو بار بررسی میشوند.
هدف از پیشبینی این گام، فراهم کردن مقدمات گام ریشهیابی روایات در آیات (تفسیر معکوس) است تا در آن گام، ابزار لازم آماده باشد. با این حال، به سبب کارکرد دیگر این گام در شناسایی آیات موضوع، در مراحل جلوتر جای گرفته است؛ چرا که در روایات موضوع، گاه به آیاتی اشاره میشود یا میتوان آنها را اشاره به آیاتی دانست که به راحتی قابل تشخیص نیستند و بدون تصریح یا اشاره روایی، از چرخه پژوهش جا میمانند؛به عنوان نمونه، اگر موضوع پژوهش «آثار گناه در قرآن کریم» باشد، هنگام مطالعه روایات موضوع به روایت زیر میرسیم:
۰.إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا أَذْنَبَ کانَتْ نُکتَةٌ سَوْدَاءُ فِی قَلْبِهِ، فَإِنْ تَابَ وَ نَزَعَ وَ اسْتَغْفَرَ صُقِلَ قَلْبُهُ مِنْهُ، وَ إِنْ زَادَ زَادَتْ فَذَلِک الرَّینُ الَّذِی ذَکرَهُ اللَّهُ فِی کتَابِهِ ( کلَّا بَلْ رانَ عَلی قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یکسِبُونَ).۱
هرگاه مؤمن گناه مىکند، نقطهاى سیاه در دلش پدید مىآید. پس اگر توبه کرد و دل کند و استغفار کرد، دلش صیقل مىخورد و اگر گناه را زیاد کرد، آن نقطه زیاد مىشود و این، همان زنگارى است که خداوند در کتابش ذکر کرده است: «چنین نیست؛ بلکه آنچه کردهاند، بر دلهایشان زنگار نهاده است.»
این روایت آیه جدیدی را به دامنه آیات موضوع میافزاید.