بنابراین در اخلاق کاربردی فعالیت فلسفی و استدلال، و در نهایت استنباط حکم یا راه حل اتفاق میافتد.
اما به نظر میرسد علاوه بر در نظر گرفتن رسالت حل مسائل اخلاقی برای اخلاق کاربردی، بیان مسئولیتهای اخلاق مربوط به یک حوزه خاص نیز از وظایف اخلاق کاربردی است. این ادعا از آنجا قابل اثبات است که حل مسائل اخلاق مربوط به یک حوزه خاص و صدور حکم اخلاقی برای مسائل مذکور، در نهایت تبدیل میشود به احکام اخلاقی یک حوزه خاص که تبیینکننده مسئولیتهای اخلاقی آن حوزه به شمار میرود. برای مثال وقتی تعداد قابل توجهی از مسائل اخلاقی در موضوع نگهداری حیوانات مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته، با استفاده از قواعد عام و نیز اقتضائات موجود به صدور حکم اخلاقی منجر میشود، این احکام در کنار هم مسئولیتهای اخلاقی فرد را در نگهداری حیوانات تبیین کرده است.
به علاوه، صاحبنظران در بیان پیشینه اخلاق کاربردی از آثاری یاد میکنند که مجموعهای از مسئولیتهای اخلاقی یک حوزه یا حرفه خاص را تبیین کرده است؛ آثاری که به مسئولیتهای حوزههای تجارت، پزشکی، محیط زیست، تعلیم و تعلم و حکمرانی و امثال آن پرداخته است.۱
بنابراین هر مسئله اخلاقی پس از بررسی و تحلیل، به صدور حکم