بنابراین بین صفات نیک و بد و رفتارهای پسندیده و ناپسند، رابطه وثیقی وجود دارد و محل بحث درباره آن دو، علم اخلاق است.
ث. با توجه به آنچه بیان شد، گاه در پژوهشهای اخلاقی از رفتارهای نیک و بد بحث میشود، بی آنکه آن رفتارها به صفت یا خُلق تبدیل شده باشند. یعنی همین که رفتاری اختیاری باشد و قابلیت ارزشگذاریِ مثبت یا منفی را دارا باشد، در پژوهشهای اخلاقی میتوان از آن سخن گفت.
علم اخلاق
برای «علم اخلاق» تعریفهای متعددی بیان شده است؛ از جمله آن تعریفی که مرحوم نراقی در کتاب جامع السعادات بیان کرده است: «علم اخلاق دانش صفات (ملکات) مهلکه و منجیه و چگونگی موصوف شدن و متخلق گردیدن به صفات نجاتبخش، و رهایی از صفات هلاککننده است».۱
بدیهی است وقتی از چگونگی اتصاف به صفات نیک و رهایی از صفات بد سخن به میان میآید، سخن گفتن از رفتارها نیز جدی میشود؛ زیرا فقط از طریق رفتار و تکرار آن است که میتوان به یک صفت اخلاقی متصف شد و آن را در وجود خویش نهادینه ساخت و یا از یک صفت اخلاقی ناپسند رهایی یافت و آن ملکه را بر اثر تمرین از خود دور کرد. به علاوه، صفات اخلاقی درونیاند و راهِ نمایان شدن آن صفات از