ارزش‌های اسلامی در آنجا حاکم باشد. رعایت ارزش‌ها و آداب اسلامی از جمله وجود غذای‌های حلال و وجود امکانات مورد نیاز برای انجام فرایض دینی، احساس امنیت و خاطری آسوده را برای گردشگران مسلمان فراهم می‌کند^۱ و از سوی دیگر برای غیرمسلمانان انگیزه آشنایی با ملت مسلمان و فرهنگ و عقاید آنان حاصل می‌شود.

به نظر می‌رسد آیه شریفه فوق به این نکته کلیدی اشاره داشته است آنگاه که فرمود: و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا. خداوند در این فراز از آیه، تفاوت‌های نژادی و قومی مردمان را در شناخت یکدیگر مؤثر دانسته و عامل ایجاد انگیزه برای شناخت یکدیگر بر شمرده است. این بدان معناست که عدم تفاوت، مانع تلاش برای شناخت می‌شد و شاید اصلاً نیازی برای شناخت دیگران به وجود نمی‌آمد؛ چرا که تفاوتی نبود تا انگیزه‌ای برای شناخت به وجود آید.

بنابراین تفاوت مردمان از نظر نژاد و قبیله، عامل برخی تفاوت‌ها در فرهنگ و آداب و رسوم خواهد شد و این امر در حقیقت از مهم‌ترین انگیزه‌های شناخت یکدیگر در بین مردم خواهد بود؛ چیزی که تجربه جهان امروز آن را ثابت کرده و سازمان‌ها و نهادهای گردشگری بر آن تأکید دارند و در اصطلاح، «گردشگری فرهنگی» خوانده می‌شود.^۲

خودباختگی یک گروه در برابر گروه دیگر و رنگ باختن در برابر مهمانان بیگانه پذیرفته نیست؛ زیرا این تفاوت‌ها بی حکمت نیست و موجب شرافت و برتری نمی‌شود. بنابراین خودباوری و نیز تعصب و پافشاری بر نژاد خود و فرهنگ بومی و عقاید ملی و دینی، تا جایی که بتوان به صورت منطقی و با دلیل قوی از آن دفاع کرد مطلوب است.

پایبندی به فرهنگ بومی و اعتقاد دینی خود، اگر دفاع از آن با برهان قاطع امکان‌پذیر است، از مهم‌ترین وظایفی است که ضمن حفظ هویت یک ملت، جذابیت بیشتری نیز ایجاد کرده، گردشگران بیشتری را جذب خواهد کرد. بی‌تردید فرهنگ و آداب و رسوم و عقاید یک ملت، از جمله جاذبه‌های گردشگری به شمار می‌رود. یکی از موضوعاتی که اقوام مختلف را از نقاط دور و نزدیک برای آشنایی با ملتی علاقه‌مند ساخته، آنان را برای آگاهی و آشنایی از نزدیک، مجبور به سفر و اقامتی کوتاه می‌کند، تفاوت‌های ناشی از فرهنگ و آداب و رسوم و نیز باورها و رفتارهای دینی و فرهنگی است. امروزه رابطه جدانشدنی گردشگری و فرهنگ به‌خوبی شناسایی شده و کانون توجه جهانیان قرار گرفته است؛ زیرا فرهنگ، عاملی انکارناپذیر برای ایجاد نیاز یا میل به سیر و سیاحت به شمار می‌رود. به‌راستی اگر همه ملت‌های دنیا یک‌رنگ و یک‌زبان بودند و به یک شیوه زندگی می‌کردند، بخش زیادی از جذابیت‌های آنان از بین می‌رفت و انگیزه آشنایی با آنان برای ملت‌ها و اقوام دیگر زایل می‌شد. برای مثال، فضای فرهنگی ملت‌های مسلمان، خود دارای جاذبه است. بسیاری از مسلمانان دوست دارند به جایی سفر کنند که فرهنگ و