«ما مِن عَبدٍ یأتیهِ ضَیفٌ فَنَظَرَ فی وَجهِهِ الا حَرُمَت عَینُهُ عَلَى النّارِ:۱ هیچ بندهاى نیست كه مهمانى برایش بیاید و به صورت او [با مهربانی] بنگرد، مگر آنكه چشم او بر آتش حرام گردد».
البته با کمی تأمل میتوان از راز ناخوشنودی مهمانی که با گشادهروییِ میزبانش مواجه نشده پرده برداشت. بهیقین دلیل عدم خوشرویی و گشادهرویی میزبان، یکی از دو عامل خواهد بود: یا ناراحتی میزبان ناشی از ورود مهمان است و از آمدن او ناخوشنود است؛ یا ناراحتیاش از امر دیگری است که ارتباطی به مهمان ندارد. برای مهمان هیچ یک از این دو علت خوشایند نیست و در نتیجه احساس میکند به واسطه برخورد نامناسبِ میزبان، عزت نفس، حرمت و کرامتش در معرض خطر قرار گرفته است؛ در نتیجه از مجلس مهمانی با نارضایتی خارج میشود. البته گاه مشکلات ناگهانی و پیشبینینشدهای واقع میشود که نتیجهاش اندوه شدید میزبان است. در چنین شرایطی آگاهسازی مهمان از مشکل پیشآمده نه تنها موجب ناراحتی مهمان نخواهد شد، بلکه همراهی و همدردی او را نیز به دنبال خواهد داشت؛ در این صورت چهره درهم میزبان اگرچه خوشایند مهمان نیست، او را از پذیرایی ناقص (بدون خوشرویی میزبانش) گلهمند نمیکند و بیشک مهمان را برای تسلای خاطر میزبانش برخواهد انگیخت.
علاوه بر آنچه گذشت، توجه به این نکته که بخش گستردهای از