میکنند، در صددِ برآوردن انتظارات معقول و بحق مهمانان نیستند و از انواع کمفروشی در هتل خود دریغ نمیکنند؛ غافل از آنکه هر مهمان، میتواند مُبلِّغی دائم عمل کند در تمجید هتلی که مدت کوتاهی در آنجا اقامت داشته، و به صورت تصاعدی بر تعداد مهمانان آن هتل بیفزاید و یا بلندگویی در جهت بدگویی و تبلیغ منفی برای آن هتل به شمار آید.
هتلدارانی که با این ذهنیت و رویکرد با مهمانان خود مواجه میشوند، امروزِ خود را درمییابند و دوراندیش نیستند؛ یعنی منافع امروز خود را دنبال کرده، برای آینده شغلی خود برنامهای ندارند. این در حالی است که اگر برای آینده هتل خود برنامه داشته باشند، هیچیک از تصورات مذکور را نخواهند داشت.
برای راه حل این مشکل و اصلاح تصورات و توهمات پیشگفته، به نظر میرسد تعدیل نگاه اقتصادیِ محض به هتلداری و توجه دادن هر انسان به مسئولیتهای دیگر خود، نخستین اقدام عملی است. به بیان روشنتر، اگرچه تلاش در جهت اقتصادِ بهتر، میتواند در جهت ایجاد توانمندیِ بیشتر در خویشتن و کشور و نیل به استقلال مادی، ارزشمند و مورد تأیید آموزههای دینی باشد، توجه به اینکه هر انسانی در برابر همنوع خود مسئول بوده، نباید به دنیا و آخرت او بیتوجه باشد، کمک میکند تا به ابعاد مسئولیتهای دیگر خود در هتلداری و میزبانی توجه کند و به آن مسئولیتها نیز اهتمام ورزد و برای آن امور نیز برنامهریزی کند. بر این اساس وقتی فردی که در هتل اقامت کرده است مهمان دانسته شود، با آن هنگام که صرفاً مشتری دیده شود، بسیار متفاوت خواهد بود و در پی آن، رفتاری که با او میشود نیز تغییر اساسی خواهد یافت. همچنین است